سعید رهنما
برگرفته از سایت نقد اقتصاد سیاسی
حزب کارگر در مسیر طولانی حیات بیش از یک قرن، فرازوفرودهای بسیاری را در قدرت و در اپوزیسیون از سر گذراند. در غیاب جریانات چپ سوسیالیستی که در مقاطع مختلف به وجود آمدند و عمدتاً به خاطر فرهنگ سیاسیِ غالب در بریتانیا، پا نگرفتند، حزب کارگر بهعنوان حزبی با پایگاهِ کارگری و مردمی، حاملِ اصلی سیاستهای سوسیالیستی، البته از نوعِ انگلیسیاش، شد. این حزب بهرغم دستاوردهای مهمی که در مقاطعی از نظر ایجاد سیستم رفاهی و پیگیری سیاستهای ترقیخواهانه داشت، هم بهدلیل عدم قاطعیت و نداشتن یک دیدگاهِ راهبردیِ منسجم، و هم بهخاطر رویارویی با قدرت فزایندهی سرمایه در عرصهی ملی و جهانی، و دیگر واقعیتهای ساختاری، دچار شکستهای پیدرپی شد.