به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگران و زحمتکشان

01.05.2024

تجربه ی تلخ ٤٤ سال گذشته نشان می دهد که  نظام نولیبرالیستی اسلام پناه حاکم، علت اصلی همه مشکلات و شوربختی های کارگران و زحمتکشان ایران است. در جریان جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی که گستره ای ملی یافت، آشکار شد، این نظام که برپایه ترور و هراس افکنی در سطح ملی و منطقه ای بنا شده، به شدت آسیب پذیر است و اقتدارش در برابر مردم متحد و رزمجو رنگ می بازد. استثمارگران تافته جدابافته ای از جامعه نیستند. آنان در محاصره مردم به زندگی انگلی خود ادامه می دهند. عمل متحد زحمتکشان ایران و پیشاپیش آنان طبقه کارگر می تواند به این نظام تمامیت گرا پایان دهد و به سوی ایرانی آزاد، آباد، مرفه و سکولار حرکت کند.

با فرارسیدن اول ماه مه، روز جهانی کارگر، زحمتکشان سراسر جهان این روز را گرامی می دارند. اول ماه مه هرساله یادآور مبارزات طبقه کارگر در کشورهای سرمایه داری برای پایان بخشیدن به استثمار و ایجاد شرایط اجتماعی-اقتصادی عادلانه است.

امسال اول ماه مه در شرایطی فرامی رسد که بشریت با چهار چالش کلان دست به گریبان است:

  • دگرگونی های اقلیمی به مرزهای خطرناکی نزدیک شده اند که در صورت گذر از این مرزها به روندی بازگشت ناپذیر تبدیل شده و موجودیت تمدن بشری بر روی کره زمین نابود خواهد شد.

  • تاخت و تاز سرمایه مالی و کازینویی در چند دهه گذشته و نیز ایدئولوژی نولیبرالی، از یکسو زحمتکشان را در سراسر جهان به ورطه فقر رانده و از سوی دیگر زمینه را برای رواج ایدئولوژی های نژادپرستانه، فاشیستی و توتالیتر فراهم کرده است.

  • روند جابجایی در قطب های قدرت سیاسی و اقتصادی بین المللی، جهان را با گسترش بی سابقه نظامی گرایی، ناامنی و وخامت اقتصادی روبرو ساخته که تاثیر مستقیمی بر زندگی زحمتکشان داشته و دارد.

  • روند شتابنده نفوذ هوش مصنوعی در فرآیندهای تولید و توزیع بویژه در سطوح اداری-مدیریتی، از یکسو خبر از سونامی بیکاری در مقیاسی ناشناخته دارد و از سوی دیگر بشریت را با پرسش های جدی فلسفی درباره آینده و جایگاه اش در نظام هستی مواجه ساخته است.

عامل های پیشگفته موجب ژرفش قطب بندی ها در سطح جهانی و تشدید مبارزه طبقاتی شده که اعتراضات، اعتصابات و خیزش زحمتکشان در سراسر جهان به ویژه در سال گذشته گواه آن بوده و هستند.

کشور ما نیز در سال گذشته شاهد مبارزات گسترده کارگران و زحمتکشان برای گرفتن حقوق صنفی و گاه سیاسی خود بوده است. زحمتکشان ایران افزون بر رنج بردن از وضعیت حاصل از چالش های پیشگفته، زیر فشار حاکمیت باندهای تبهکار مافیایی اند. سران حکومت اسلامی که چون نیرویی اشغالگر با ایران و ایرانیان رفتار می کنند، کشور ما را دچار اَبَر بحران های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی-روانی و سیاسی کرده اند. در نتیجه سیاست های ایران بربادده این نظام، شاهد فقیرتر شدن همه گروه ها و قشرهای اجتماعیِ خارج از باندهای حکومتی هستیم. حاکمیت سرمایه داری دلال- مسلک نظامی گرا در ایران، توده های وسیع زحمتکشان را پرولتریزه (یعنی انسان های فاقد وسایل تولید که چاره ای جز فروش نیروی کار خود ندارند) نمی کند، بلکه به سمت بردگی می راند -یعنی انسان هایی که بدون هیچگونه حق و حقوقی مشغول بیگاری اند و آن بخور و نمیری هم که دریافت می کنند، کفاف بازتولید نیروی کارشان را نمی دهد. ولی کارگران و زحمتکشان ایران خاموشانه تن به بردگی نداده و به قمیت زندانی و شکنجه و بیکار شدن، دست به مقاومت و مبارزه در شکل های گوناگون می زنند.

نگاهی به این مبارزات روشن می سازد که کارگران کشورمان در راه تبدیل شدن به «طبقه ای برای خود» هنوز راه درازی در پیش دارند:

  • به دلیل سرکوب شدید، هنوز سازمان های صنفی کارگران در بسیاری بخش ها شکل نگرفته اند. بخش بزرگی از کارگران و زحمتکشان در سازمان های صنفی موجود نیز متشکل نیستند.

  • بین فعالیت های مبارزاتی بخش های مختلف کارگری و تشکل های موجودشان هماهنگی وجود ندارد.

  • به دلیل سرکوب های خونین، مبارزات کارگری به ظاهر به ندرت از حد خواست های صنفی فراتر رفته و خواست های سیاسی را مطرح کرده اند.

  • به دلیل بیش از چهار دهه سرکوب خونین، رژیم موفق شده است مانع ایجاد پیوند میان مبارزات کارگری و سازمان های سیاسی منتسب به جنبش کارگری شود.

با این وجود، می توان تلاش ها و پیشرفت های ارزشمندی را در سطح مبارزاتی و آگاهی طبقه کارگر ایران مشاهده کرد که در بیانیه ها و منشورهای تشکل های کارگری بازتاب می یابد.

تجربه ی تلخ ٤٤ سال گذشته نشان می دهد که  نظام نولیبرالیستی اسلام پناه حاکم، علت اصلی همه مشکلات و شوربختی های کارگران و زحمتکشان ایران است. در جریان جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی که گستره ای ملی یافت، آشکار شد، این نظام که برپایه ترور و هراس افکنی در سطح ملی و منطقه ای بنا شده، به شدت آسیب پذیر است و اقتدارش در برابر مردم متحد و رزمجو رنگ می بازد. استثمارگران تافته جدابافته ای از جامعه نیستند. آنان در محاصره مردم به زندگی انگلی خود ادامه می دهند. عمل متحد زحمتکشان ایران و پیشاپیش آنان طبقه کارگر می تواند به این نظام تمامیت گرا پایان دهد و به سوی ایرانی آزاد، آباد، مرفه و سکولار حرکت کند.

چاره کارگران و زحمتکشان  آگاهی و سازمان یافتگی است.

No Comments

Comments are closed.

Share