مردم بر این امر واقف شده اند که وقتی سیاست و برنامه های اقتصادی دولت و حکومت هیچ روزنۀ امیدی برایشان باقی نگذاشته و علیه منافع مردم زحمتکش عمل می کند، باید در مقابلش بایستند و با مبارزه با این رژیم، در تغییر سرنوشت خود تلاش کنند… موقعیت تولیدی کارگران به ویژه در مراکز کلیدی اقتصادی بدون شک می توانند با یک فرمان و توقف تولید، سیستم اقتصادی و سیاسی سرمایه داری جمهوری اسلامی را به مخاطره انداخته و با اتحاد کارگران رشته های مختلف و دیگر زحمتکشان و ستمدیدگان تحول دموکراتیک انقلابی جامعه و تغییر سرنوشت خود را تسریع نمایند.
اتحادعمل کارگران صنایع، گارگران رشته های مختلف خدماتی و کارگران کشاورزی نقطه عطف بسیار مهمی در جنبش طبقۀ کارگر است و نقش تعیین کننده ای در پیشبرد و تکامل اعتراضات و جنبش اعتراضی در سراسر ایران خواهد بود. ما از هرگونه تلاش برای تشکل یابی و مشارکت در اعتراضات حق طلبانه مردم زحمتکش حمایت می کنیم و پیشبرد این مبارزه را از وظایف خود می دانیم.
در تداوم خیزش های اعتراضی سال های قبل، اکنون قریب به دوماه است که بی وقفه جنبش عظیمی در میان زنان، جوانان (به ویژه دانشجویان و دانش آموزان)، معلمان، کارگران ، بازنشستگان و همه محرومان و زحمتکشان جامعه، با قدرت و صلابت به پیش می رود. گستردگی و عمق یابی این جنبش با طرح شعارهای سیاسی از همان روز نخست در فریاد توده های معترض تجلی یافته و بنیان های حاکمیت سیاسی را نشانه رفته است. مردم معترض در این روزهایی که در عرصه خیابان حضور دارند به رغم سرکوب عریان نیروهای انتظامی و امنیتی، همچنان مصمم به تداوم مبارزه هستند و خواب را از چشمان سرکوبگران گرفته اند.
کارنامه ننگین دولت ها، مسئولان و ارگان های مدافع رژیم چیزی جز فساد، دزدی، گرانی، بیکاری، تشدید فقر، بی خانمانی، زندان، شکنجه، اعدام و کشتار نبوده است. فقر و نابرابری برای مردم زحمتکش و رفاه، آسایش، تجمل و ثروت اندوزی برای سرمایه داران حاکم و وابستگان به حکومت بوده است. کارگران و زحمتکشان هیچ سهمی از ثروت های اجتماعی نداشته اند. در تمام دوران حیات جمهوری اسلامی، مزدهای حقیقی یعنی قدرت خرید واقعی کارگران کاهش یافته و اکنون چند برابر زیر خط فقر است. که این نیز به اندازه زنده ماندن برای ادامه استثمار بوده است. البته میلیون ها بیکار و جویای کار از آن هم محروم بوده اند. اعتراض و نفرت و خشم بر افروخته شده در جنبش اخیر پاسخ ظلم و ستم و استثمار بی حد مرزی است که در تمام این سال ها سایه سنگین خود را بی وقفه بر زندگی کارگران و زحمتکشان گسترانده است.
مردم بر این امر واقف شده اند که وقتی سیاست و برنامه های اقتصادی دولت و حکومت هیچ روزنۀ امیدی برایشان باقی نگذاشته و علیه منافع مردم زحمتکش عمل می کند، باید در مقابلش بایستند و با مبارزه با این رژیم، در تغییر سرنوشت خود تلاش کنند.
بی تفاوت نبودن نسبت به عملکرد دولت ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اولین قدم در راه مشارکت در تغییر سرنوشت خود و جامعه است. اما این کافی نیست. برای یک تحول اساسی در جامعه، باید روش های متناسب با آن تحول تدارک دیده شود. هیچ حکومتی با این حجم از تخلف و فساد،خودکامگی و دروغگویی و این همه نیرو و وسایل سرکوب به سادگی مجبور به عقب نشینی از قدرت سیاسی نشده است. تنها مبارزۀ سازمان یافته، با اهداف روشن و با تدارک می تواند حاکمیت را به عقب بنشاند و زمینه را برای اینکه خود مردم زحمتکش سرنوشت خویش را در دست گیرند فراهم سازد.
در جامعه ای که ساختار سیاسی و اقتصادی آن به ضد منافع مردم است و خواست های اکثریت عظیم مردم سرکوب گردیده و از هیچ گونه آزادی سیاسی و مدنی برخوردار نیستند، این توده عظیم از پتانسیل توفنده ای برخوردارند که هیچ حکومت سرکوبگری قادر به مهار آن نمی باشد. اما آنچه واقعیت دارد، این است که این پتانسیل توفنده باید به قدرت سازمان یافته و بالفعل تبدیل شود. تبدیل شدن به یک قطب قوی و کارآمد نیز تنها با اتحاد نیروهای تحت ستم کارگر و زحمتکش و زنان و جوانان میسر است.
اکنون این اتحاد، حداقل از نظر مشارکت در عمل و بیان اعتراضات میدانی تا حدودی بوجود آمده و بخش های مختلف جامعه با اعتماد به هم سرنوشتان خود به فراخوان های مختلف که از سوی برخی هسته ها و محافل پیشرو صادر می شود پاسخ مثبت می دهند و بطور عملی در صحنه مبارزه حضور می یابند.
اما در سطح کل جامعه و برای قوت یابی بیشتر جنبش در حال و آینده نقش و جایگاه طبقه کارگر در این اعتراضات از اهمیت بالائی برخوردار است. طبقه کارگر به عنوان وسیع ترین و مهم ترین بخش جامعه که از قدرت توقف تولید و بستن شریان های اقتصادی حاکمیت سرمایه داران برخوردار است، با شناخت از جایگاه اقتصادی و اعمال اراده سیاسی خود، قادر خواهد بود، روند مبارزه علیه حاکمیت سرمایه داران را به نفع طبقه و اقشار محروم جامعه تغییر دهد. موقعیت تولیدی کارگران به ویژه در مراکز کلیدی اقتصادی بدون شک می توانند با یک فرمان و توقف تولید، سیستم اقتصادی و سیاسی سرمایه داری جمهوری اسلامی را به مخاطره انداخته و با اتحاد کارگران رشته های مختلف و دیگر زحمتکشان و ستمدیدگان تحول دموکراتیک انقلابی جامعه و تغییر سرنوشت خود را تسریع نمایند.
۲۶آبان ۱۴۰۱
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
گروه اتحاد بازنشستکان
No Comments
Comments are closed.