از نقش انحصارها و انحصارهای فروش چند جانبه در سرمایه داری معاصر چه می دانیم؟
سمیر امین
برگردان : م . ت برومند

13.11.2014

با سرمایه گذاری در بورس در صورتی که برنده باشید نه بازنده، پول به دست می آورید. اما چیزی نمی آفرینید. کسانی که می آفرینند، کسانی هستند که تولید می کنند. البته، مارکس پیش از این، این را نوشت. از خود بیگانگی، چیزی که او آن را «از خود بیگانگی» می نامد، این باور است که پول توسط خودش فزونی می یابد. این یک باور بورژوایی است. شوربختانه این باور وسیعاً در افکار عمومی رواج یافته است. اما این باور، نادرست است. پول افزوده ها را نمی آفریند، این تولید است که فزونی می یابد. «افزوده های» پول فقط برداشت از تولید انجام یافته در بخش های تولیدی اند.

 

samir_amin2

به عنوان یادآوری : آن چه در زیر از نظر خوانندگان گرامی می گذرد، ترجمه مصاحبه رادیوییپاسکال فوریه با سمیر امین پیرامون این دو مقوله مهم اقتصاد سیاسی است.          م . ت . برومند

 

آشنایی کوتاه

سمیر امین (زاده قاهره . مصر . 1931)، پروفسور آگرژه علوم اقتصادی،از 1957 تا 1960 در وزارت توسعه اقتصادی مصر مشغول خدمت بود و از 1960 تا 1963 مشاور دولت مالی (mali) بود. پیش از یافتن عنوان پروفسور در دانشگاه های پوآتیه، داکارو ونسان،

 از 1970 مدیر انستیتوی افریقایی توسعه اقتصادی و برنامه ریزی داکار، بعد از ژوئن 1980 مدیر پژوهش های مربوط به استراتژی ها برای آینده آفریقا بود. او اکنون ریاست «فوروم جهانی آلترناتیوها» را بر عهده دارد.

 

بحران : اولیگو پل ها (انحصارهای فروش چند جانبه) در آمد یا رانت انحصار را از ارزش اضافی جذب می کنند. . .

پاسکال فوریه : گفته اید که گروه های خاص مالی (به وسیله مکانیسم financiarisationیعنی تبدیل کردن ارزش های تولید شده به ابزارهای مالی) رانت های انحصار و بخش معینی از ارزش اضافی را به میزان مهمی جذب می کنند. من این را خوب درک نکرد ه ام.

سمیر امین : البته، این واقعاً در خور توضیح است. می توان این را هم به زبان مفروض علمی اقتصاد دانان و هم به زبان خیلی رایج توضیح داد. من کوشش خواهم کرد که روش دوم را به کار گیرم.

سرمایه داری به بحران های مفروض اش از راه تمرکز، یعنی تشکیل انحصارها و اولیگو پل ها پاسخ می دهد .

آری، سرمایه داری به بحران های اش از راه تمرکز، یعنی تشکیل انحصارها و اولیگو پل ها پاسخ می دهد. همان طور که پیش از این گفته ام. سرمایه داری به نخستین بحران ساختاری سال های 1870 تا 1890 از راه تشکیل نخستین انحصارها پاسخ داده است. و این شگفتی انگیز نیست که این رویداد در ایالات متحد به وقوع پیوست . «تراست ها» اصطلاح ابداع شده در ایالات متحد برای نشان دادن این انحصارهای بزرگ جدید است. این نخستین انحصارهای بزرگ، در زمان خود توسط هابسون انگلیسی، هیلفردینگ آلمانی و لنین تحلیل شده اند.

سرمایه داری به همان ترتیب به دومین بحران بزرگ که در 1971 با ترک تبدیل پذیری دلار به طلا و فرو پاشی نرخ های رشد در کشورهای پیشرفته سرمایه داری آغاز گردید، از راه موج جدید تمرکز و موج جدید تشکیل اولیگوپل ها پاسخ داده است. این موج دوم -که من آن را اولیگوپل های امروزین می نامم- به سطح انحصاری شدن و متمرکز شدن مدیریت اقتصاد جهانی، بدون داشتن معیار مشترک با نخستین موج رسیده است. لنین ساده اندیشانه می پنداشت که انحصارها آن طور که در زمان او تشکیل شدند، پایان تمرکز سرمایه در سرمایه داری اند. افسوس، او اشتباه می کرد. زیرا ما الآن با نوع دوم آن ها سرو کار داریم.

اولیگو پل ها اقتصاد جهانی را از راه نظارت بر بازار پولی و مالی کنترل می کنند .

این موج دوم تشکیل اولیگو پل ها، این بار برای نخستین بار تقریباً تمام اقتصاد جهان را مستقیم یا نامستقیم از راه کنترل بازار پولی و مالی، که اصطلاح financiarisation  (تبدیل کردن ارزش های تولید شده به ابزارهای مالی ) از آن جاست، کنترل می کنند.

کنترل بازار پولی و مالی به چه معنا است؟ به این معناست که دسترسی به سرمایه حفظ شده است. تصمیم گیری و امکان دست یافتن به سرمایه برای این اولیگوپل ها محفوظ است. هنگامی که می گویم «دسترسی به سرمایه»، منظورم دسترسی شما و من به وام بیست هزار یورو یا پنجاه هزار یورو برای خرید مسکن یا خودرو نیست. این دسترسی به بازار سرمایه برای 3 میلیارد یورو یا دلار برای یک مؤسسه بزرگ است. این بازار سرمایه فرمانروا است.

اقتصاد دانان رسمی از «اقتصاد بازار» صحبت می کنند. «اقتصاد بازار» معنی ندارد. باید گفت «اقتصاد بازارها» در مجموع، نه بازار، بلکه «بازارها»، با در نظر گرفتن طبقه بندی این بازارها. بازار سرمایه ها بازار فرمانرواست. در واقع ، دسترسی به سرمایه است که توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی را مشخص می کند و همه بازارهای دیگر را مشروط می سازد. این بازاری است برای فروختن خودروها یا برای فروختن جوراب های ساق کوتاه با تبلیغات ویژه و نیز بازاری برای فروختن سرویس های خانگی با تبلیغات ویژه. و به ویژه مهم اینجا است که بازار کار یا بازارهای کار، قطعه قطعه شده است. شکل بازارهای کارِ زیرِ فرمانروایی بازار مالی، که بازار فرمانرواست، جنبه ناپایدار دارد.

مکانیسم financiarisation وسیله برای برداشت رانت است.

بازار مالی، بازاری است که دو کارکرد دارد: نخست برداشت از مجموع فعالیت های تولیدی ثروت ها و خدمات (وقتی که مسئله عبارت از تولید خودرو، جوراب های ساق کوتاه یا تحویل فرآورده های غذایی یا دیگر فرآورده های خانگی) است. بازار ثروت ها و خدمات ارزش اضافی، حجم سودها را تولید می کند. اولیگوپل ها از راه کنترل بازار مالی، سهم مطلوب این سودها را که رانت های انحصار به حساب می آیند، تصرف می کنند. به این دلیل است که financiarisation  محصول اتفاق و یا محصول ابداع شکل های مداخله بازار مالی نیست، بلکه فقط ابزار هستند. البته، فینانسیاریزاتسیون با منافع عینی اولیگوپل فرمانروا مطابقت دارد؛ چون برای آن اولیگوپل وسیله برای برداشت کردن رانت است.

آیا این اکنون روشن شد؟

پاسکال فوریه : من «تصرف بخشی از این ارزش اضافی» را درک نمی کنم. چگونه واقعیت مالکیت بر سرمایه، تصرف بخش مهمی از ارزش اضافی را ممکن می سازد؟

سمیر امین : کارکردهای مالی توسط نرخ های انعطاف پذیر مبادله در سطح بین المللی ترغیب می شوند و نرخ های بهره به طور فرضی توسط بازار در سطح های گوناگون ملی تعیین می شوند.

این دو بازار، بازارهای ساختگی اند: این ها بازارهایی هستند که در عمل تنظیم شده اند. در عصر بروتون وود این بازارها توسط دولت تنظیم می شدند. نرخ های مبادله بر پایه مذاکره بین المللی، از راه  ارزشکاهی محتمل تنظیم می شدند. اما بهر حال توسط دولت ها تصمیم گیری می شد. نرخ های بهره توسط بانک های مرکزی، یعنی نهادهای دولتی در آن دوره توصیه می شده و بر حسب سیاست پولی دولت چه برای کمک کردن به رشد، چه برای کند کردن آن تعیین می شده.

پس از آن، این دو نرخ تنظیم شده نیستند. یعنی به «بازار» فرضی، بازار سرمایه ها سپرده شده اند، یعنی بازاری که فقط اولیگوپل های یاد شده در آن دخالت می کنند. شما در آن جا دخالتی ندارید! حتا سوداگر خرده پا که می پندارد با خریدن 15 سهم، در بازارهای مالی شرکت می کند! این یک شوخی است! کسانی که در بازارهای مالی شرکت می کنند، اولیگوپل هایی هستند که روزانه صدها میلیارد دلار خرید و فروش می کنند و بنابراین، از راه این دخالت نرخ های مبادله و نرخ های بهره را تنظیم می کنند. آن ها در این تنظیم سودهایی به دست می آورند.

سودها فقط از فعالیت تولیدی به وجود می آیند. . . پول [خود به خود. م] افزایش نمی یابد. . .

این سودها (bénefices) – که من بگونه ای ارادی از این اصطلاح مبهم استفاده می کنم – ، پایه عادی یا طبیعی ندارند: بنابر این، آن ها از سود (profit) های به وجود آمده از راه فعالیت تولیدی برداشت شده اند . سودها (profits) فقط از راه فعالیت تولیدی به وجود آمده اند. . . پول [خود به خود] افزایش نمی یابد. پول با عبور از مجرای تولید افزایش می یابد. سرمایه در تولیدی سرمایه گذاری می شودکه سودهایی تولید کند. البته سرمایه مالی سودها را تولید نمی کند، بلکه از سودها برداشت می کند. این برداشت در سرشت رانت است. مارکس مسئله را به طور کامل بررسی کرده است. ما امروز چیزهایی را که مارکس در 150 سال پیش نوشت و در تمام مرحله های سیستم سرمایه داری بطور واقعی وجود دارند، دوباره کشف می کنیم. هر چند آن ها در جریان این دومین فینانسیاریزاسیون ابداع شده اند، تازه شکل تکنیک ها، شکل های جدید دخالت ها در بازار اعتبار را که کاملاً فرعی است،حل کرده اند (شکل های معین رهن نمونه ای از آن ها هستند) . مارکس پیش از این شکل های ابداع شده در زمان خود را برای دخالت ها در بازار مالی شرح داده بود. از دید او این یک برداشت است. او گفته است برداشت ها موسوم به رانت است. این برداشت از سود ها به وجود نمی آید، بلکه از سودهای به وجود آمده برداشت می شود. آن چه که من در باره دو نرخ گفته ام از آن جا است.

گروه اولیگو پلی یک گروه مالی نیست. بانک ها، کمپانی های بیمه، صندوق های بازنشستگی که در بازارهای مالی دخالت دارند، مسئول نیستند. زیرا این اولیگوپل ها مجموعه هایی هستند که هم زمان مؤسسه های بزرگ مالی، بانک ها و بیمه ها و صندوق های بازنشستگی و مجتمع های بزرگ تولیدی، یعنی صنعت نفت، صنعت هسته ای، صنعت خودروسازی و مسکن را کنترل می کنند (زیرا شاید اکنون حتا اگر مسکن ها به طور خصوصی توسط میلیون ها و یا میلیاردها مالک کوچک تصاحب شده باشند، اولیگو پل های بزرگ در ساخت آن ها دخالت می کنند) . پارک های اتومبیل شهر پاریس را در نظر بگیرید: یک اولیگو پل یا دو تا سه اولیگو پل آن ها را کنترل می کنند. برای چه؟ برای این که برای ساختن یک محل پارک خودرو در پاریس ، شما با صد هزار یا دویست هزار یورو نمی توانید آن را بسازید. لازم است که شما به بازارهای سرمایه دسترسی داشته باشید تا مبلغ های دلخواه را در اختیارتان بگذارند . . . من درست نمی دانم، شاید 500 میلیون یورو برای این کار لازم است. پس با این وسیله است که آن ها این رانت انحصار را برداشت می کنند.

پس این اولیگو پل ها ، اولیگوپل هایی هستند که فقط مالی نیستند. هر اولیگوپل فعالیت های تولیدی و فعالیت های مالی را گردهم می آورد. سرمایه گذاری آن ها در دو سپهر انجام می گیرد. هنگامی آن ها در یک اولیگوپل سرمایه گذاری می کنند که در توسعه و ژرفش سیستم تولید به کار برده شود. تولید هر چه بیشتر خودرو یا تولید خودروهای ارزان تر، یا تولید خودروهای جدید گران تر با امکانات فنی ممتاز، یک سرمایه گذاری تولیدی است. در صورتی که می توان آن را با معیارهای دیگر ولخرجی به حساب آورد. در این سرمایه گذاری های تولیدی، این اولیگوپل ها فقط سودهایی را با نرخ تقریباً نزدیک به 5% می آفرینند. اما در عوض، زمانی در آن چه که آن را «سوداگری» می نامند، دخالت می کنند؛ من به نوبه خود آن ها را «سوداگری» نمی نامم؛ زیرا آن ها کارکردهای عادی – دخالت در بازار مبادله ها، دخالت در بازارهای بین بانکی جریان های مالی، و به این دلیل، دخالت در نرخ های بهره هستند. زمانی هم آن ها از راه این نرخ های مبادله و نرخ های بهره به تنظیم دست می یازند و بدین ترتیب سودهایی به دست می آورند که نرخ آن ها 15% است .

«افزوده های»  پول فقط برداشت از تولید انجام یافته در بخش های تولیدی است

وجود دو نرخ دلیلی است که درآمد یا رانتی وجود دارد که توسط برخی ها از حجم سود ها دریافت شده است و این همانا رانت انحصار است.

امیدوارم که توضیح من در سطح بالای کارشناسی باشد، اما مطمئن نیستم.

با سرمایه گذاری در بورس در صورتی که برنده باشید نه بازنده، پول به دست می آورید. اما چیزی نمی آفرینید. کسانی که می آفرینند، کسانی هستند که تولید می کنند. البته، مارکس پیش از این، این را نوشت. از خود بیگانگی، چیزی که او آن را «از خود بیگانگی» می نامد، این باور است که پول توسط خودش فزونی می یابد. این یک باور بورژوایی است. شوربختانه این باور وسیعاً در افکار عمومی رواج یافته است. اما این باور، نادرست است. پول افزوده ها را نمی آفریند، این تولید است که فزونی می یابد. «افزوده های» پول فقط برداشت از تولید انجام یافته در بخش های تولیدی اند.

 

No Comments

Comments are closed.

Share