آنتونیو گرامشی، نظریهپرداز مارکسیست و فیلسوف ایتالیایی، اگرچه در نیمه اول قرن بیستم و در زمان سلطه فاشیسم بر ایتالیا زندگی میکرد، اما نظراتش دربارهٔ هژمونی، قدرت و سیاست همچنان میتواند در تحلیل شخصیتهای سیاسی معاصر کاربرد داشته باشد. در این متن که بصورت مصاحبه ای مجازی در سال 2017 نوشته شده، تلاش شده است با توجه به اصول و نظرات گرامشی، پلی به دنیای امروز زده شده و تحلیلی از ریاستجمهوری دونالد ترامپ ارائه شود. هر چند ترامپ اکنون رییس جمهور نیست، اما ترامپیسم، پوپولیسم راست افراطی و فاشیسم به موضوع روز در کشورهای پیشرفته سرمایه داری و نیز در سطح بین المللی بدل شده است.
توضیح مترجم
آنتونیو گرامشی، نظریهپرداز مارکسیست و فیلسوف ایتالیایی، اگرچه در نیمه اول قرن بیستم و در زمان سلطه فاشیسم بر ایتالیا زندگی میکرد، اما نظراتش دربارهٔ هژمونی، قدرت و سیاست همچنان میتواند در تحلیل شخصیتهای سیاسی معاصر کاربرد داشته باشد. در این متن که بصورت مصاحبه ای مجازی در سال 2017 نوشته شده، تلاش شده است با توجه به اصول و نظرات گرامشی، پلی به دنیای امروز زده شده و تحلیلی از ریاستجمهوری دونالد ترامپ ارائه شود. هر چند ترامپ اکنون رییس جمهور نیست، اما ترامپیسم، پوپولیسم راست افراطی و فاشیسم به موضوع روز در کشورهای پیشرفته سرمایه داری و نیز در سطح بین المللی بدل شده است. ازینرو این متن کماکان فعلیت خود را حفظ کرده و خواندنی است.
گرامشی بر این باور بود که هژمونی نه تنها از طریق زور، بلکه از طریق رضایت نیز برقرار میشود. او تأکید داشت که دولتها برای تثبیت قدرت خود، نیازمند ایجاد رضایت در میان طبقات مختلف اجتماعی هستند. در این راستا، میتوان ریاستجمهوری ترامپ را از این منظر بررسی کرد. ترامپ با استفاده از ابزارهای ارتباطی مدرن و رسانههای اجتماعی، توانست نوعی رضایت و حمایت مردمی را ایجاد کند، حتی اگر این حمایت بر پایهٔ پیامهای جنجالی و تشدید قطب بندی اجتماعی باشد.
گرامشی همچنین معتقد بود که روشنفکران نقش مهمی در شکلگیری هژمونی دارند. در دوران ترامپ، ما شاهد نوعی دوقطبی شدید میان نخبگان فکری و فرهنگی آمریکا بودیم. بخشی از روشنفکران و رسانهها به شدت علیه ترامپ موضع گرفتند، در حالی که بخش دیگری از جامعه به نوعی با او همسو شدند و حتی در برابر نخبگان مقاومت کردند. این وضعیت را میتوان به نوعی «بحران هژمونی» تعبیر کرد که گرامشی به آن اشاره میکند.
از سوی دیگر، گرامشی به اهمیت «جنگ موضعی» و «جنگ حرکتی» در سیاست اشاره دارد. ترامپ با سبک خاص خود که بیشتر به «جنگ حرکتی» شبیه بود، توانست توجهات زیادی را جلب کند. او با استفاده از حملات مستقیم و بیپرده به مخالفان، توانست خود را به عنوان یک رهبر پوپولیست معرفی کند. این سبک رهبری، اگرچه در کوتاهمدت میتواند مؤثر باشد، اما در بلندمدت میتواند به ایجاد بیثباتی در جامعه منجر شود.
گرامشی همچنین به نقش دولت به عنوان یک «قدرت متوازنکننده» اشاره دارد. دولت باید بتواند میان منافع مختلف اجتماعی تعادل برقرار کند. در دوره ترامپ، ما شاهد نوعی انحراف از این نقش بودیم. ترامپ با تمرکز بر منافع ویژه گروههای خاص، باعث شد تا بخشهای زیادی از جامعه احساس بیگانگی و بیعدالتی کنند.
در نهایت، میتوان گفت که از منظر گرامشی، ریاستجمهوری ترامپ را میتوان «حساس و خطرناک» توصیف کرد. حساس به این دلیل که توانست بسیاری از مفاهیم و ساختارهای موجود را به چالش بکشد و خطرناک به این دلیل که ممکن است باعث ایجاد بیثباتی و برخوردهای شدید اجتماعی در بلندمدت شود.
بدیهی است که پیشنهاد مبارزاتی گرامشی مبنی بر ایجاد هسته های کمونیستی در کارخانه ها و روستاها، تشکیل گروه های جداافتاده از جنبش مردم و گرفتار ایدئولوژی دگم «مارکسیسم-لنینیسم» استالین پرداخته نیست. منظور او ایجاد گروه هایی است که به سازماندهی مردم برای تحقق بخشی به خواست های بنیادین در زمینه عدالت اجتماعی و برای «کار، نان، مسکن، آزادی و دمکراسی» مبارزه می کنند.
***
تحریریه مارکس21 موفق شده است تا مصاحبهای با آنتونیو گرامشی، مارکسیستی که هشتاد سال پیش درگذشت، انجام دهد. گفتوگویی درباره آغاز به کار ترامپ، هژمونی و وظایف چپها.
مارکس21: دونالد ترامپ در سخنرانی مراسم تحلیف خود اعلام جنگ کرد. او از همانجایی که در کارزار انتخاباتیاش متوقف شده بود، ادامه میدهد. نظرت در مورد مراسم تحلیف دونالد ترامپ چیست؟
آنتونیو گرامشی: آنچه ما به آن نیاز داریم، واقعبینی است. نباید در مواجهه با بدترین وحشتها ناامید شویم و نباید با هر حماقتی هیجانزده شویم. بدبینی خِرَد، خوشبینی اراده.
مارکس21: پیش از آنکه دونالد ترامپ بر دموکرات هیلاری کلینتون پیروز شود، پیشتر بر تمامی رقبا از صفوف جمهوریخواهان غلبه کرده بود. چطور ظهور دونالد ترامپ را توضیح میدهی؟
آنتونیو گرامشی: احزاب سیاسی بازتاب و نمایه (nomenclature) طبقات اجتماعی هستند. آنها شکل میگیرند، رشد میکنند، مضمحل میشوند و بازتجدید میشوند، بسته به اینکه آیا لایههای مختلف طبقات اجتماعی مبارز، دستخوش تغییرات تاریخی واقعاً قابل توجهی میشوند، شرایط وجود و توسعهشان به طور رادیکال تغییر میکند، و آگاهی بزرگتر و روشنتری از خود و منافع حیاتی خود کسب میکنند. در نقطهای از زندگی تاریخیشان، طبقات اجتماعی از احزاب سنتی خود جدا میشوند. احزاب سنتی به شکل سازمانی موجود خود، با افراد خاصی که این حزب را تشکیل میدهند، نمایندگی میکنند و رهبری میکنند، دیگر به عنوان بیان واقعی طبقه یا فرکسیون طبقه خود شناخته نمیشوند.
مارکس21: شما از یک «بحران ارگانیک» به عنوان پسزمینهای برای چنین فرآیندی صحبت میکنید – در مقابل بحرانهای دورهای که اقتصاد در سرمایهداری به آنها مبتلا است. با اصطلاح «بحران ارگانیک» شما به تراکم لحظات مختلف بحران اشاره میکنید که به تناقضات و درگیریهای بزرگتری تبدیل میشوند و نشان میدهند که سیستم سیاسی و اقتصادی آنطور که به نظر میرسد، آنچنان روان عمل نمیکند.
آنتونیو گرامشی: بله، وقتی چنین بحرانهایی رخ میدهند، وضعیت بلافاصله حساس و خطرناک میشود، زیرا میدان به راهحلهای خشونتآمیز و فعالیت نیروهای تاریک واگذار میشود. نمود آن، انسانهای کاریزماتیک یا افرادی هستند که به نظر میرسد از سوی تقدیر انتخاب شدهاند.
مارکس21: در ایالات متحد، دونالد ترامپ نقش رهبر کاریزماتیک را ایفا میکند. اما چگونه بحرانی به وجود میآید که به نفع چنین شخصیتهایی است؟
آنتونیو گرامشی: این بحران زمانی شکل میگیرد که یا طبقه حاکم در یک اقدام سیاسی، که برای آن با قدرت، اجماع توده های گسترده را جلب و یا آنها را بدان وادار کرده، دچار شکست شده است، یا اینکه تودههای گسترده به طور ناگهانی از انفعال سیاسی به نوعی فعالیت دست میزنند…
مارکس21: شما این را «بحران هژمونی طبقه حاکم» مینامید. آیا میتوانید مفهوم هژمونی را دقیقتر توضیح دهید؟
آنتونیو گرامشی: مشخصۀ اِعمال «عادی» هژمونی در میدان کلاسیکِ رژیم پارلمانی، ترکیبی از زور و وفاق است که تعادل را حفظ میکند، بدون اینکه زور بر وفاق غلبه کند، بلکه بالعکس از وفاق اکثریت برخوردار است.
مارکس21: دستگاه سرکوب در ایالات متحد بسیار بزرگ است. پلیس، ارتش و سازمانهای اطلاعاتی اختیارات گستردهای دارند. اما شما استدلال میکنید که حاکمیت در جامعه های سرمایهداری مدرن تنها از طریق خشونت و سرکوب حفظ نمیشود. این حاکمیت به گونهای سیاسی چنان سازماندهی شده که دخالتِ بخشهای اساسی گروههای اجتماعی زیر سلطه – که شما آنها را «زیرمجموعه» مینامید – تضمین شود. حاکمان، زیر دستان را در «هژمونی» خود ادغام میکنند.
آنتونیو گرامشی: درست است. سلطهی یک گروه اجتماعی به دو صورت بروز میکند، بهعنوان فرمانروایی و بهعنوان رهبری فکری و اخلاقی. یک گروه اجتماعی زمانی مسلط است که گروههای حریف را تحت سلطه درآورد و گروههای متحد را رهبری کند. یک گروه اجتماعی میتواند و حتی باید پیش از به دست گرفتن قدرت، رهبری را به عهده گرفته باشد؛ زمانی که به قدرت میرسد (…) مسلط میشود، اما باید همچنان رهبری کننده باقی بماند.
مارکس21: بنابراین حاکمان باید برای دستیابی به وفاق اجتماعی، ایدهها، ارزشها و هنجارهای خود را به عنوان ایدههای رهبری کننده جا بیندازند. برای ایالات متحد، شاید ایدهی رویای آمریکایی یک مثال خوب برای این موضوع باشد. در این ایده، پذیرش اصول رقابت، سودجویی و مسابقه نهفته است. این ایدهها توسط بخشهای گستردهای از جامعهی آمریکا در فهم هرروزه از خود و جهان پذیرفته شدهاند و بخشی از «فهم روزمره» شدهاند. اما وعدهی «از ظرفشویی به میلیونری» به دلیل تجربهی واقعی فقر، بیکاری و سقوط برای میلیونها نفر در ایالات متحد سست شده است. آیا میتوانیم از یک بحران هژمونی در ایالات متحد صحبت کنیم؟
آنتونیو گرامشی: بله. زمانی که طبقه حاکم وفاق را از دست داده است، یعنی دیگر «رهبری کننده» نیست، (…) دقیقاً به این معنی است که تودههای بزرگ از ایدئولوژیهای سنتی فاصله گرفتهاند، دیگر به آنچه قبلاً اعتقاد داشتند، اعتقاد ندارند. بحران دقیقاً در این واقعیت نهفته است که کهن در حال مرگ است و نو نمیتواند به دنیا بیاید.
مارکس21: بنابراین، بحران روزنه فرصتی نیز برای چپ می گشاید تا با استدلالهای ضد سرمایهداری به آگاهی مردم پیوند بخورد؟
آنتونیو گرامشی: بحران، هرگونه هم که تحول یابد، ما فقط میتوانیم امید بهبود مواضع سیاسی طبقه کارگر را داشته باشیم، ولی نه مبارزۀ پیروزمندانه آنها برای قدرت. وظیفه اصلی حزب ما تسخیر اکثریت برای طبقه کارگر است. مرحلهای که ما از آن در گذریم، مرحلۀ مبارزه مستقیم برای قدرت نیست، بلکه یک مرحلۀ گذار به مبارزۀ برای قدرت است؛ یک مرحلۀ تبلیغات، ترویج و سازماندهی.
مارکس21: ولی آیا خیلی دیر نشده؟ دونالد ترامپ پروژههای رادیکال دارد – و اکثریت بزرگی در نمایندگیهای پارلمانی. جمهوریخواهان در انتخابات کنگره ایالات متحده نیز اکثریت خود را در سنا حفظ کردند. بنابراین، ترامپ به عنوان رئیسجمهور آینده با توجه به اکثریت در هر دو مجلس چشمانداز خوبی برای پیشبرد برنامههای سیاسی خود بدون مقاومتی بزرگ دارد.
آنتونیو گرامشی: برخی نادمانه ناله میکنند، دیگران به گونه ای ناشایسته نفرین میکنند (…) من معتقدم که زندگی به معنای جانبداری است. (…) بیتفاوتی بی دغدغگی است، انگل بودن است، بزدلی است، نقطه مقابل زندگی است. (…) من زندگی میکنم، پس جانبدارم. به همین دلیل، من از کسی که مداخله نمیکند متنفرم، من از بیتفاوتها متنفرم.
مارکس21: چپ چگونه میتواند جانبدار باشد؟
آنتونیو گرامشی: پرسش خوبی است! چه چیزی را می توان از سوی طبقه ای که در تلاش برای نوسازی است، در مقابل این مجتمع عظیم از سنگرها و استحکامات طبقه حاکم قرار داد؟ روح گسست، یعنی کسب تدریجی آگاهی از شخصیت تاریخی خود؛ روح گسست، که باید به دنبال گسترش خود از طبقه رهبری کننده به طبقات بالقوه متحد باشد. همه اینها نیاز به یک کار ایدئولوژیک پیچیده دارد که نخستین شرط آن شناخت صحیح از عرصه ای است که تودههای مردم باید از آن جدا شوند.
مارکس21: این برای شما به طور مشخص به چه معنا است؟
آنتونیو گرامشی: وظیفه اصلی حزب ما این است که خود را مطابق با مأموریت تاریخی خویش آماده سازد. در هر کارخانه، در هر روستا باید یک هسته کمونیستی وجود داشته باشد که حزب را نمایندگی کند (…) که کار سیاسی کردن را بفهمد؛ که ابتکار عمل داشته باشد.
به همین دلیل باید علیه نوعی انفعال در صفوف خودمان مبارزه کنیم، علیه تمایل به کوچک نگهداشتن صفوف حزب مان.
ما باید به یک حزب بزرگ تبدیل شویم. باید تلاش کنیم که بیشترین تعداد کارگران و کشاورزان انقلابی را به سازمانهای خود جذب کنیم، تا آنها را برای مبارزه آموزش دهیم، تا از آنها سازماندهندگان و رهبران تودهها بسازیم، تا آنها را از لحاظ سیاسی ارتقا دهیم. (…) هدف این است که حکومت شوندگان را از حکومت کنندگان به لحاظ فکری مستقل کنیم.
درباره نویسنده:
آنتونیو گرامشی (1891-1937) یک سوسیالیست انقلابی و از بنیانگذاران حزب کمونیست ایتالیا بود. او تحت حاکمیت فاشیستی بیش از ده سال را در زندان گذراند. در این مدت، دفترهای مشهورش به نام «دفترهای زندان» را نوشت. بیشتر پاسخهای ما به پرسش ها از این نوشتهها استخراج شده است.
مصاحبه توسط یان ماس و یاک پابست
منبع:
Marx21.de تاریخ 24/01/2017
No Comments
Comments are closed.