کانون نویسندگان ایران چنان که پیش از این بارها اعلام کرده است، حاکمیت جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی و امنیتی آن را عامل و مسئول فاجعهی مرگ و بلکه قتل تبهکارانهی بکتاش آبتین میداند و صدای دادخواهی خود را به گوش جهانیان میرساند و از همهی آزادیخواهان، نهادهای مستقل همسو و مدافعان حقوق بشر میخواهد چشم بر این جنایت نبندند و فریاد اعتراض خود را رساتر کنند. کانون نویسندگان ایران همچنان نگران سلامت سه عضو زندانی خود، رضا خندان مهابادی، که هم اکنون با بیماری کرونا دستوپنجه نرم میکند، کیوان باژن و آرش گنجی و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی است و بیم آن دارد که هر آینه با تداوم سیاستهای جنایتکارانه، فاجعهای دیگر به بار آید.
مردم ایران!
آزادیخواهان ایران و جهان!
بکتاش آبتین (۱۳۵۳-۱۴۰۰)، شاعر، فیلمساز، و عضو دلاور و برجستهی کانون نویسندگان ایران را سرکوبگران آزادیکُش عامدانه به قتل رساندند.
بکتاش آبتین روز ۱۲ آذر ماه با علایم آشکار کرونا به بهداری زندان اوین مراجعه کرد و تا سه روز بعد از آن بدون دریافت هیچ درمانی در مسیر میان بهداری و بند سرگردان بود. در روز ۱۵ آذر وخامت حال آبتین به جایی رسید که زندانبانان او را شبانه و در بیخبری کامل به بیمارستان منتقل کردند. با آن که دو روز بعد با پیگیری خانواده و همبندان آبتین سرانجام آشکار شد که او در بیمارستان طالقانی بستری است، اما مسئولان زندان و بیمارستان همچنان از دادن هرگونه آگاهی دربارهی بیماری آبتین امتناع میکردند. آبتین به تخت بیمارستان زنجیر شده بود؛ بدون ملاقات و بیهیچ خبری از بیرون. بدینگونه، ده روز حیاتی ابتدای بیماری در زندان و در بیمارستان طرف قرارداد زندان زیر فشار نیروهای امنیتی عامدانه تلف شد. روز ۲۲ آذر ماه، بدن نیمهجان آبتین به بیمارستان دیگری منتقل شد و روند درمان در شرایطی وخیم آغاز شد. بیماری، عوارض آن و فشار روانی ده روز نخست، ذره ذره جسم آبتین را تحلیل برد. روز ۱۱ دی ماه، پزشکان به ناچار او را به خواب مصنوعی فرو بردند تا شاید بتوانند او را از مرگ تدریجی تحمیلشده نجات دهند. ظهر ۱۸ دی ماه، قلب پرشور بکتاش آبتین ایستاد و برگ سیاه دیگری به جنایتهای جمهوری اسلامی افزوده شد.
بکتاش آبتین شاعری آزادیخواه و آزاداندیش بود که عمر کوتاه و پُر بار خود را دستمایهی شورانگیزترین سرودههای خود کرد؛ از رنج و شادمانی مردم نوشت و سرود آزادی را با همهی وجود خویش زیست و جانِ گرانقدر خود را فدای آزادی و آرمانهای آزادیخواهانهی کانون نویسندگان ایران کرد. او فیلمسازی شجاع و خلاق و مستقل بود که بیهراس از دیو مخوف سانسور زوایای زندگی انسان ایرانی را به تصویر کشید و صدها تصویر، ایده، و شعر ناسروده را با خود به آغوش خاک برد.
دریغا سرکوبگران ظلمتخو که این هنرمند مردمی و آزادیخواه را در اوج خلاقیت و بالندگی، در روز روشن از مردم و جامعهی ادبی و هنری ایران ربودند، به زنداناش افکندند و عامدانه با اخلال در روند درماناش، چراغ پُر فروغ جان عاشق و شیدای او را در برابر طوفان بیداد نهادند و خاموش کردند.
کانون نویسندگان ایران چنان که پیش از این بارها اعلام کرده است، حاکمیت جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی و امنیتی آن را عامل و مسئول فاجعهی مرگ و بلکه قتل تبهکارانهی بکتاش آبتین میداند و صدای دادخواهی خود را به گوش جهانیان میرساند و از همهی آزادیخواهان، نهادهای مستقل همسو و مدافعان حقوق بشر میخواهد چشم بر این جنایت نبندند و فریاد اعتراض خود را رساتر کنند.
کانون نویسندگان ایران همچنان نگران سلامت سه عضو زندانی خود، رضا خندان مهابادی، که هم اکنون با بیماری کرونا دستوپنجه نرم میکند، کیوان باژن و آرش گنجی و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی است و بیم آن دارد که هر آینه با تداوم سیاستهای جنایتکارانه، فاجعهای دیگر به بار آید.
کانون نویسندگان ایران با ابراز تسلیت قتل بکتاش آبتین به خانواده، یاران او در کانون نویسندگان ایران، و جامعهی مستقل فرهنگی کشور و اعلام تعهد به ادامهی راه او در مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی اندیشه و بیان بیهیچ حصر و استثنا در مراسم بدرقه و خاکسپاری او در کنار خانوادهاش خواهد بود.
کانون نویسندگان ایران
۱۸ دی ۱۴۰۰
No Comments
Comments are closed.