این صدای اعتراض مردم ایران علیه نظام اسلامی است که از گلوی خوزستان به گوش می رسد!

23.07.2021

اعتراضات مردم خوزستان ادامه دارد. برخی ها می کوشند با فروکاستن این اعتراضات به مساله «آب» از ابعاد و اهمیت آن بکاهند. اما واقعیت این است که خوزستان علیه چهل سال بی توجهی، فساد، جنایت و چپاول رژیم ج.ا که محیط زیست را در این استان و ایران از مرز فاجعه گذرانده، برخاسته است. امروز صدای اعتراض مردم ایران علیه کل نظام اسلامی از گلوی خوزستان بیرون می آید. به همین دلیل سراسر ایران به همبستگی با مردم خوزستان برخاسته است. در زیر توجه شما را به گوشه هایی از این همبستگی ملی جلب می کنیم.

اعتراضات مردم خوزستان ادامه دارد. برخی ها می کوشند با فروکاستن این اعتراضات به مساله «آب» از ابعاد و اهمیت آن بکاهند. اما واقعیت این است که خوزستان علیه چهل سال بی توجهی، فساد، جنایت و چپاول رژیم ج.ا که محیط زیست را در این استان و ایران از مرز فاجعه گذرانده، برخاسته است. امروز صدای اعتراض مردم ایران علیه کل نظام اسلامی از گلوی خوزستان بیرون می آید. به همین دلیل سراسر ایران به همبستگی با مردم خوزستان برخاسته است. در زیر توجه شما را به گوشه هایی از این همبستگی ملی جلب می کنیم.

پشتیبانی کارگران فولاد اهواز از مردم خوزستان

کارگران گروه ملی فولاد همیشه صدای دردمندان و حق‌طلبان بوده اند.
همان طور که در جریان سیل نشان دادیم آماده امداد رسانی هستیم و با حضور در مناطق سیل زده اقدام به احداث سیل بند و توزیع غذا کردیم. در پی تشدید بحران کم آبی در مناطق جنوبی اهواز مانند ملاشیه و شهرک های اطراف ، این کارگران شریف گروه ملی بودند که از واحدهای مختلف از جمله تاسیسات و آبرسانی ، با تلاش های شبانه روزی موفق شدند تا از طریق اتصال آبرسانی مرکزی به شبکه لوله کشی آب شهری ، آب شرب را تصفیه و پمپاژ کنند و به مناطقی که دچار قطعی آب بودند برسانند.

در این روزها که مردم خوزستان در شرایط اسفبار زندگی میکنند بار دیگر اعلام میکنیم که همراه آنان بوده و هستیم چون میان مطالبات معترضان خیابانی با مطالبات کارگری منافاتی وجود ندارد و این اعتراضات را عمدتاً خانواده های کارگری شکل داده اند.
واقعیت این است که کم‌آبی و قطعی برق علاوه بر حوزه دامداری و کشاورزی، اثرات مستقیمی بر روی خطوط تولید هم گذاشته و امروز شرکت با عظمت گروه ملی صنعتی فولاد با کاهش و بحران تولید مواجه است، در حالی که مشکلات برق و آب تاثیری بر مافیای فولاد بخصوص در فلات مرکزی اصفهان و شرکت های کویری نگذاشته است!
همکاران عزیز ما و خانواده هایمان این روزها به درستی کنار معترضان و اهالی تشنه لب صدها روستای غمگین خوزستان قرار داریم.
هیچ مافیا و حاکمیتی حق ندارد به منافع و نیازهای طبقه کارگر و فرودستان دست درازی کند و تظاهرات مسالمت آمیز جوانان را سرکوب و گلوله باران کند.

ما کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز تجربه درخشان اعتصاب و اتحاد در خیابان و شهر و روستا داریم و به سرکوب‌گران و غارتگران خوزستان و ایران هشدار می دهیم که اگر لازم باشد ، یعنی اگر خطوط تولید شرکت به همین منوال پیش برود، اعتراضات سرکوب شود و بحران آب و برق به طور اساسی و مطابق با خواست اکثریت مردم حل نگردد بار دیگر خیابان‌های اهواز را با سازماندهی مشخص کارگران به لرزه در خواهیم آورد تا از رفتار خود پشیمانتان کنیم.

صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد


حمایت کارگران اعتصابی هفت تپه از اعتراضات مردم خوزستان

برگرفته از سایت اخبار روز

<iframe width=“560″ height=“315″ src=“https://www.youtube.com/embed/gqGnJk0rFJg“ title=“YouTube video player“ frameborder=“0″ allow=“accelerometer; autoplay; clipboard-write; encrypted-media; gyroscope; picture-in-picture“ allowfullscreen></iframe>


پیام پشتیبانی نهادهای صنفی معلمان و فرهنگیان ایران

در حالیکه هنوز داغ‌های قربانیان آبان ۹۸ بر دل مادران و پدران شان تازه است؛ در حالیکه هر روز در نتیجه بی‌کفایتی مسئولان حکومتی، کرونا قربانیان بیشتری می گیرد و مردمان سیستان و بلوچستان در نتیجه فقدان ملزومات حداقلی درمانی؛ شاهد مرگ و میر گسترده عزیزانشان هستند؛ در حالیکه سایه سنگین فقر و فلاکت بر چهره میهن عزیزمان رنگ غم و سیاهی نشانده است،
جوانانی دیگر از این سرزمین این بار در خوزستان به خاک می افتند و گلوله پاسخ مطالبه گری‌شان است. آن هم مطالبه حداقلی ترین نیاز انسانی یعنی اب.
براستی کدام حکومت پاسخ تشنگی مردمان سرزمینش را با گلوله می‌دهد؟

کانون صنفی معلمان تهران به عنوان یک نهاد مدنی خود را موظف می‌داند ضمن اعتراض به کشتار هموطنان بی دفاع خوزستان، مواردی را جهت روشنگری بیشتر خطاب به ملت ایران و بویژه فرهنگیان عزیز اعلام دارد.

یک. استان خوزستان یکی از استان های حاصل خیز و پر آب در سالیان گذشته بوده است. بسیاری از رودهای خروشان این سرزمین همچون کرخه، دز، کارون و …قرن‌ها است که نه تنها مایه سرزندگی استان خوزستان، که جلوه‌ای از حیات و آبادانی در کل سرزمین ایران بوده‌اند‌. نتیجه سال‌ها سیاست گذاری‌های مرکز محور، بی‌کفایتی مسئولان و تصمیم گیران ارشد و سیاست‌های غلط در حوزه های آب، خاک و زیست محیطی، خشکی این رودهای خروشان نابودی محیط زیست و فقر روز افزون مردمان خوزستان است. وضعیتی که احتمالا در آینده نه چندان دور گریبان سایر مناطق و استان‌های ایران را هم خواهد گرفت.
دو. استان خوزستان به عنوان تامین کننده اصلی نفت و گاز کشور، عملا غنی‌ترین و ثروتمندترین استان کشور است. در حالی‌که عواید مردم این استان از این ثروت سرشار چیزی جز فقر، گرد و غبار و خشک سالی نبوده است؛ ثروت بدست آمده، صرف ماجراجویی های منطقه‌ای نظام می شود. هنوز اثار جنگ هشت ساله در جای جای خرمشهر و آبادان هویدا است. شهرهایی که قبل از انقلاب ۵۷ به عروس خاورمیانه شهرت داشتند، امروز بعد از ۴۲ سال حکومت به نام دین، عملا به مناطقی محروم تبدیل شده‌اند.

سه . اصل ۲۷ قانون اساسی حق تجمعات مسالمت آمیز را به رسمیت شناخته است. با این همه در طی این سالها، همواره پاسخ مطالبه‌گری مسالمت جویانه مردم ایران گلوله و سرکوب بوده است. این حق همه مردم ایران از جمله هموطنان خوزستانی است که به نتیجه چهاردهه بی‌کفایتی مسئولان استانی و کشوری اعتراض کنند. در طی یک هفته اخیر اما برخوردهای امنیتی و نظامی با اعتراضات مدنی مردم خوزستان، منجر به شهادت تعدادی از هموطنانمان شده است.

کانون صنفی معلمان تهران ضمن اعلام همدردی و عرض تسلیت به مردم خوزستان، اعلام می دارد که از مطالبات مشروع مردم خوزستان حمایت کرده و به حاکمیت هشدار می دهد که با ادامه سرکوب و کشتار مردم بی‌دفاع و لجاجت بر ادامه سیاست ‌های غلط گذشته، بیش از پیش، مشروعیت خود را در پیشگاه ملت ایران از دست خواهد داد. بی شک مسئولیت خون‌های ریخته شده و فلاکت امروز مردم ایران متوجه سردمداران و تصمیم گیران اصلی نظام ج.ا است.
کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
۱۴۰۰/۴/۳۰

ایران سرافراز ما امروز در غمناک ترین سرشت تاریخی خود قرار گرفته است.چه کسی گمان می کرد که پس از سرکوب های سیاسی،اجتماعی،عقیدتی،قومیتی،مذهبی این بار نوبت به سرکوب مردم بی پناه تشنه رسیده باشد.تشنگان خوزستان این روزها فریاد و فغان بلند کردند تا گوش ناشنوای حاکمان مسئولیت گریز نامتعهد را انذاری دوباره دهند که چگونه پرآب ترین استان ایران و خاورمیانه امروز چنین عطشان و تشنه پی جرعه ای آب، از سمت حکومت، گلوله های سرکوب را بر شقیقه خویش به تماشا می نشیند.

جایی برای فرو کردن دشنه بر پیکر ایران نمانده است!

زخم ها فرصت التیام ندارند و هر دم از این پیکر نیمه جان، زخمی تازه سر باز می زند. اگر تا دیروز در سیستان و بلوچستان و کردستان سوختبران و کولبران برای به دست آوردن یک تکه نان با گلوله های حکومتگران در خون خود می غلتیدند، این بار مردم بی دفاع خوزستان و کشاورزان اصفهان از فرط تشنگی و بی آبی فریاد برآورده اند و در این روزهای خونین، خوزستانی که هشت سال مردانه در مقابل حکومت بعث عراق مقاومت کرد این بار پاسخ خود را با گلوله و باتون دریافت می کند.
اگر تا دیروز صدای آزادی خواهی و مطالبه گری ملت ایران را با بهانه های واهی، همچون سو استفاده و تحریک معاندین، استکبار و… سرکوب می کردید، امروز مردم برای حیات مبارزه می کنند و آب می خواهند.حکومتگران همواره در صدد بر آمده اند که اعتراضات به حق مردم را به تحرکات بیگانه نسبت دهند اما گستردگی و روز افزونی این اعتراضات به ویژه در مطالبه آب و سرکوب عریان آن توسط حکومت، نشان داد که سرکوب معترضان رویه و راهکاری نزد حاکمان برای بقا محسوب می شود.اما تجربه بشری نشان داده است که هیچ حکومتی با توسل به ابزار خشونت و در تقابل با ملت خود هرگز به بقا دست نیافته است.
سیاست های مبتنی بر جهل و خرافه سبب شده سرزمینی با ۹ برابر برخورداری از میانگین جهانی مواهب زیر زمینی و سرزمینی، امروز لبانش از بی آبی ترک بردارد و این خوان گسترده، ساکنانش را از مهر وجود خود دریغ بدارد!

توجهات افراطی حاکمیت به خارج از مرزها سبب شده است که تمام ذخایر و پتانسیل های موجود از بین رفته و هر روز صدای شکستن استخوان های این پیکر زجر دیده گوش فلک را کر کند.
تنها در سایه ی بی تدبیری و جهل حاکمان ایران است که حاصل خیز ترین و پرآب ترین استان های کشور از جمله خوزستان بیابان شود و گرد و خاک، نفس مردمان آنجا را بند آورد.
مصوبات عالی ترین نهاد کشور که سرمایه گذاری در خوزستان، کردستان و دیگر نقاط ایران را به بهانه ی وقوع جنگی دیگر و هدر رفت آن، منع کرده، با کدامین معیار علمی و عقلی اجازه می دهد، میلیاردها دلار از سرمایه های ملی ، در خارج از مرزها به باد هوا سپرده و پودر شوند؟!

جباریت در مقابل شهروندان راه نجات مستبدان نبوده و نخواهد بود

مسئولان بدانند که مردم ایران بارها تئوری “النصر بالرعب” را خنثی کرده اند و باز هم خواهند کرد، چرا که نشان داده اند تسلیم ستم ها، زورگویی ها و کشت و کشتارها نخواهند شد.توطئه های سازمان یافته با هزینه های میلیاردی برای متفرق کردن مردم، ایجاد فاصله ها و شکاف عمیق طبقاتی ساختگی،بی اولویت نشان دادن نیازهای اساسی مردم از طریق نهادها و پروپاگاندهای حکومتی،اعتراض ستیزی مدام حاکمان و توطئه نامیدن هر اعتراضی،نه تنها نتوانسته پیوندهای ستمدیدگان را بگسلاند،بلکه هر روز اتحاد و همدلی ستمدیدگان و به ستوه آمدگان را بیش از پیش هموارتر ساخته است.
اکنون در سراسر ایران فریاد های کولبران و سوختبران را نکشید بلند شده است و در جای جای کشور صدای حمایت از مردم ستمدیده ی خوزستان بر بام افلاک قدم گشاده است و همه ی اینها خود موید این ادعاست که حق طلبی و حق خواهی و مطالبه گری نه تعطیل بردار است و نه با سرکوب خاموش شدنی است.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن کشتار بی رحمانه ی مردم بی دفاع خوزستان، خواهان پایان دادن به این خشونت عریان بوده و از مسئولان مربوطه می خواهد یک بار و برای همیشه جلوی این جنایات گرفته شود.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ۱۴۰۰/۴/۲۹


پشتیبانی نهادهای مدنی بازنشستگان ایران از مردم خوزستان

آنچه که این روزها در خوزستان می‌گذرد دهه‌هاست که هشدار وقوع آن را از زبان کارشناسان و فعالان دلسوز محیط ‌زیست شنیده بودیم. استانی ثروتمند که بیشترین بودجه‌ی کشور را تامین می‌کند اما در فقر می‌سوزد، در غبار نفس نمی‌کشد و در بی‌آبی، مردم و زمین و حیوانات تشنه کامند.

طرح‌های عمرانی خوزستان سال‌هاست که متوقف شده‌اند و جریان قوی آب رودخانه‌های آن نیز با طرح‌های غیر کارشناسی مانند بستن سدهای متعدد و بی‌رویه و استفاده از طرح‌های آب‌رسانی به منظور توسعه‌ی صنعتی و نه برای شُرب مردم منطقه و برخوردهای ناسیونالیستی با مسئله‌ی آب و انتقال آن به مناطق تحت حوزه‌ی این یا آن نماینده با صرف هزینه‌های فراوان و خارج کردن مسئله‌ی آب از شکل زیست محیطی طبیعی آن برای مطامع شخصی یا فرقه‌ای سرداران سازندگی!!! و دولت بهار!!! و… همه و همه دهان خوزستان را خشک کرده‌اند.
آنانی که توان مهاجرت داشتند، کوچ کردند و خانواده‌های کم درآمد یا دل‌بسته‌ به خاک، از سر اجبار مانده‌اند و به‌ناچار با مشکلات محیط زیستی طاقت‌فرسا هم‌چون ریزگردها و توفان‌های شدید گرد و غبار، سیل‌های سهمگین و گرمای شدید همیشگی و اخیرا ناشی از گرم‌تر شدن زمین ماندند و زندگی!!! کرده‌اند.

اما تحمل این مسائل در کنار تورم سرسام‌آور و شیوع شدید کرونا و در کنار مشاهده‌ی بی‌عملی و بی‌اعتنایی مسئولانی که در پی چپاول هر نوعی از منابع طبیعی، بازی با بورس و دلار، فروش آب و خاک به دیگر کشورها و دل‌مشغولِ در بند کردن فعالان و… بوده‌اند، خوزستان بدل به مخروبه‌ای شده که روح و روان خوزستانی‌ها را بسیار آزرده و فرسوده کرده است.
نبود آب و برق اخیر به مثابه‌ی جرقه‌ای آتش خشم فرو خورده‌ی همه‌ی سال‌های سیاهی و تباهی را عیان کرده و تظاهرات و اعتراضات گسترده‌ای آغاز شده اما پاسخ فقط سرکوب و خشونت بوده است.

اتحاد بازنشستگان ضمن محکوم کردن کشتار مردم بی‌دفاع، همدردی خود را با خانواده‌های داغدار جانباختگان خوزستان اعلام داشته و خواستار توقف سرکوب این اعتراضات و توجه بنیادین به مشکلات مردم زجر کشیده و محروم این استان است.

۱۴۰۰/۴/۳۰
اتحاد بازنشستگان

شورای بازنشستگان ایران: بی دلیل نبود که هشتک “آبان ادامه دارد “، بربستر واقعی جامعه شکل گرفت و تداوم یافت

“آبان” به نمادی از مقاومت در برابر تبعیض و سرکوب تبدیل گشته است. نمادی برای مقاومت و برای ادامه زندگی از سوی اکثریت مردم در یک صف و اقلیتی چپاولگر و سود جو در صفی دیگر!
تداوم جنبشها ، مخصوصا اعتصابات کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی و اعتراضات مردمی خوزستان ادامه این رویداد تاریخی برای تعیین تکلیف ست.

بسیاری از مناطق خوزستان محروم و بدون برخورداری از امکانات حداقل شهری اند.
محل سکونت بسیاری از خانوارهای کارگران شاغل در پیمانکاری های پتروشیمی و صنایع منطقه ویژه در سربندر و جراحی و ماهشهر و شهرک های اطراف آن، بیغوله ای بیش نیست . شبیه همان مناطقی که در «آبان» خونین نیز به قتلگاه مردم معترض تبدیل شد وشبیه نیزارهایی که با کشتار جوانان پرپر شده به خون نشست.

در کنار این بخش از مردم، کشاورزان و دامدارن جزء وجود دارند که زندگیشان به چند گاو و‌ گاومیش و یا کشاورزی ابتدایی محدود میشود . واضح است که این نوع زندگی همواره با فقر و محرومیت غیر قابل تصوری عجین است.
شیوخ و ملاکان در این مناطق همواره در بده بستانهای سیاسی ، به جز به انباشت ثروت و قدرت خود نیندیشیده و همواره مترصد سواستفاده از شرایط اسفبار زندگی مردمان این مناطق بوده اند. اینبار اما وضع به گونه دیگریست.

‌مکیدن و غارت منابع آبی منطقه در نزاعهای جناحی و ریختن غیرکارشناسی آن به حلقوم صنایع در مناطق کویری با گسترش خشکسالی در کنار سایر محرومیتها؛ چیزی به جز صدور حکم‌مرگ برای مردم نبود.

مردم و بخصوص جوانان هیچ گزینه دیگری بجز برخاستن علیه شرایط موجود را ندارند.

فقر ، بیکاری ، محرومیت و گرسنگی و دورنمای آینده ای بازهم تیره تر؛ امان هر انسانی را میبرد در نتیجه با همه وجودش به خیابان می آید و تانک و مسلسل را با مبارزه رو در رو به هیچ میگیرد.

مردم جانشان را دوست دارند ولی شرایطی بر زندگی تحمیل میشود که دیگر حق انتخابی برای انسان باقی نمیگذارد. ادامه مرگ و نیستی و یا تلاش برای تغییر وضع موجود.

این شرایط فقط مختص خوزستان نیست و درپهنه جغرافیائی کشورگسترده است بهمین دلیل حمایتهایی وسیع ، سراسری و همه جانبه در حال شکل گیریست. درک و درونی شدن شرایط مردم خوزستان، سیستان و بلوچستان و کردستان برای بقیه مردم ، لمس درد مشترک ست در نتیجه فریاد مشترک را باعث شده. بهمین رو فریادهای حمایتی یکصدا میگویند : ” خوزستان تنها نیست”.

امروز اکثریت مردم در شرایطی چون “خوزستان ” گیر و گرفتار شده اند و در مقابل خود حاکمیتی را میبینند که نه تنها زندگی اکثریت انسانها ، بلکه زیست بوم ها و حیات موجودات در طبیعت را نیز به مخاطره انداخته است.

در این شرایط همه ما ‌، با درک و آگاهی و همدردی مشترک از این شرایط اسفبار در کنار هم هستیم . فرق نمیکند که کجا زندگی میکنیم. یکصدا هستیم و مبارزه همبسته خود را علیه شرایط غیر انسانیمان به پیش میبریم.

شورای بازنشستگان ایران ، ضمن حمایت از مردم رنج کشیده خوزستان و محکوم نمودن سرکوب آنان، خواهان خروج فوری نیروهای سرکوبگر از منطقه و پاسخ سریع به مطالبات مردم می‌باشد.
بدانید که جان هر عزیزی که از دست رود و هر قطره خونی که ریخته شود،کیفرخواست خود را قطور تر کرده و طوفانها به پا خواهد شد!

۱۴۰۰/۴/۳۰
شورای بازنشستگان ایران

گروه اتحاد بازنشستگان: از آسمان شهرها و محلات خوزستان گلوله و خون می بارد: برادر نوجوونه، برادر غرق خونه، برادر کاکلش آتش فشونه!

سرکوب خونین و به گلوله بستن مردم معترض خوزستان باز هم در ۶مین روز اعتراضات خیابانی ادامه دارد. در اعتراضات مردمی شهر «ایذه» تاکنون سه جوان معترض، به خون غلطانده شده اند و تعدادی دیگر از مجروحان به بیمارستان منتقل شدند. اعتراضات مردم خوزستان به بی آبی و شرایط اسفبار زندگی و معیشت به سرعت در محلات شهرها و سایر مناطق گسترش یافته است. درگیری نیروهای گارد ویژه و لباس شخصی ها با آرایش کامل جنگی مقابل مردم و شلیک مستقیم بر روی معترضان، خوزستان را به صحنه نبرد مرگ و زندگی برای مردمی که از ابتدایی ترین حق زنده ماندن نیز ساقط گشته اند، مبدل نموده است. جوانان شهر و زنان شیردل صف اول اعتراضات را تشکیل داده اند و در مناطقی سرکوبگران را وادار به عقب نشستن نموده اند. مردم با مسدود کردن جاده ها و بستن پل های ارتباطی به ایجاد مانع در برابر گسیل نیروهای سرکوب به مناطق و محلات خود بر می آیند اما از اعتراضات و اتحاد علیه شرایط ظالمانه کنونی، دست بر نداشته اند.
سرکوب های خونین اعتراضات مردم بی آب خوزستان و کشتار جوانان و محرومان به جان آمده، به دست نیروهای انتظامی- امنیتی و بازداشت معترضان را شدیدا محکوم می نماییم و از فریادهای حق طلبانه و اعتراضات مردمی خوزستان حمایت می کنیم.

آب نیست زندگی نیست گلوله سزای ما نیست

خوزستان تنها نیست

گروه اتحاد بازنشستگان
۲۹ تیرماه


بیانیه همبستگی کانون نویسندگان ایران با مردم خوزستان

چگونه می‌توان چشم فرو‌بست بر فجایعی که هرلحظه در گوشه و کنار کشور رخ می‌دهد؟ چندین هفته است که هزاران کارگر زحمتکش صنعت نفت، نیشکر هفت تپه و … در اعتصاب به سر می‌برند و هیچ‌کس پاسخ‌گوی مطالبات برحق آن‌ها نیست. چندین روز است که مردم خوزستان، که از بی‌آبی جان به لب‌شان رسیده، برای تأمین ضروری‌ترین نیاز زندگی خود، آب، به تظاهرات خیابانی روی آورده‌اند و به جای آب، گلوله و گاز اشک آور می‌گیرند. ماه‌هاست مردمی که سایه‌ی شوم بیماری و مرگ ناشی از همه‌گیری کرونا را بالای سر خود می‌بینند، در انتظار دریافت واکسن هستند و این روزها صف‌های طولانی را برای دریافت چیزی که ماه‌ها پیش باید دریافت می‌کردند، تاب می‌آورند. سال‌هاست که گروه بی‌شماری از مردم هر روز که از خواب برمی‌خیزند می‌بینند براثر رشد سرسام‌آور قیمت‌ها فقیرتر از دیروز شده‌اند و مجبورند گوشت، مرغ‌، میوه و لبنیات را به تدریج از سفره‌های خود حذف کنند.

با این همه، همین مردم اگر رغبت کنند و نگاهی به رسانه‌های رسمی کشور بیندازند خواهند دید که نه تنها از این نابسامانی‌ها و فریادهای اعتراض‌شان در آن‌ها نشانی نیست، بلکه چنین وانمود می‌شود که گویی “در شهر خبری نیست” و همه چیز آرام است! لازم به گفتن نیست که بخشی از روزنامه‌نگارانی که خود از همین مردمند و شریک رنج‌های مردم، شاید به میل خود بر این همه نابسامانی چشم فرو‌نبسته باشند. آن‌ها مجریان سیاست “سانسور”اَند؛ سیاستی که سال‌هاست راه تنفس فرهنگ، دانش، اقتصاد، محیط زیست و در یک کلام راه تنفس زندگی متمدنانه را بسته است؛ سیاستی که با سرپوش گذاشتن بر زشتی و پلیدی، و انکار فساد و رانت‌خواری، و در سایه‌ی استبداد مطلق، به آن‌ها مجال رشد سرطانی می‌دهد؛ سیاستی که واقعیت را سانسور می‌کند، با این گمان باطل که حقیقت هرگز از پرده برون نخواهد افتاد. واکنش‌های صریح و گسترده‌ی مردم در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که این “سیاست” از کار افتاده است. مردم خوزستان می‌دانند که خشکسالی و بی‌آبی امروز منطقه‌شان، منطقه‌ای که در سالیانی نه‌چندان دور بخش عمده‌ای از محصولات کشاورزی کشور را تولید و تأمین می‌کرد، پیامد سیاست‌های غارتگرانه و مردم‌ستیزانه‌ای است که در سه چهار دهه‌ی گذشته به اجرا در‌ آمده است. مردمی که در بخشی از سال به علت پدیده‌ی ریزگردها از هوای سالم محرومند، مردمی که گاهی در گرمای پنجاه درجه برق ندارند، مردمی که نخلستان‌ها، کشتزارها و دام‌های‌شان رو به نابودی است، مردمی که اکنون به آب آشامیدنی دسترسی ندارند، حق دارند به خیابان بیایند و اعتراض کنند‌. این مردم از تشکل‌ها، حزب‌ها و رسانه‌ی مستقل برای بیان خواسته‌های خود یکسر محرومند. این مردم، خود رسانه‌ی خویش‌اَند و هیچ‌ کس حق ندارد پاسخ آن‌ها را با گلوله و گاز اشک آور بدهد، یا برای سهولت سرکوب آنان، اعتراض‌های بر‌حق و مسالمت‌آمیزشان را “بازی کردن در زمین دشمن” بنامد.

این وضعیت درباره‌ی کارگران معترض صنعت نفت نیز صادق است‌. آن‌ها قربانیان سیاست ظالمانه‌ای هستند که با جعل کردن قراردادهای پیمانی، افزون بر آن که امنیت شغلی‌شان را به کلی از میان برده، بخشی از مزدشان را نیز به جیب پیمانکاران دزد و عزیزکرده‌های حکومتی سرازیر می‌کند که هیچ نقشی در کار و تولید ندارند. کارگران به‌حق خواستار حذف پیمانکاران و قراردادهای پیمانی‌اَند. آن‌ها به درستی، خود را کارگران صنعت نفت می‌دانند و خواستار مزد برابر با سایر کارکنان این صنعت‌اند. برخورداری از تشکل مستقل و حق اعتصاب، برابر میثاق‌های بین‌‌المللی خواست مشترک همه‌ی آن‌هاست. سیاست سرکوب، و سانسور صدای آن‌ها و توسل به سیاست تفرقه‌افکنی میان کارگران و تراشیدن نماینده‌های جعلی برای آن‌ها با هدف به شکست کشاندن مبارزاتشان، راه به جایی نخواهد برد. باید به خواست برحق این کارگران و کارگران نیشکر هفت‌تپه که با مبارزات پیگیر خود دست یک باند رانت‌خوار را از این صنعت کوتاه کردند و سایر کارگران، معلمان، پرستاران و … گردن نهاده شود.

کانون نویسندگان ایران سرکوب اعتراض‌ها و اعتصاب‌های مردم را محکوم می‌کند و بر اساس منشور خود، از حق آزادی همگان بی هیچ حصر و استثنا، برای بیان مطالباتشان دفاع می‌کند و از همه‌ی اهل قلم، روزنامه‌نگاران مستقل، فعالان اجتماعی و مردم آزادی‌خواه می‌خواهد به سانسور تن ندهند و بیانگر رنج‌های مردم و خواسته‌های برحق آن‌ها باشند‌.

کانون نویسندگان ایران

 تیر/ ۱۴۰۰  ۳۰


پیام همبستگی سینماگران ایران با مردم خوزستان

گزارشی در سایت بی بی سی

https://www.bbc.com/persian/iran-57919199

No Comments

Comments are closed.

Share