تقارن: کلید شناخت کیهان
دکتر حسن بلوری

24.03.2020

مفهوم تقارن نقش اساسی در شناخت ما از پدیده‌ها ‌‌‌دارد. نگاه و برداشت ما، در بسیاری از موارد ناآگاهانه، متاثر از بافت تقارن‌گونه‌ی گیتی است. لذا می‌توان تصور نمود که ساختار مغز ما و عملکردش ‌با ساختار و عملکرد گیتی هم‌سو و هم‌آهنگ می‌باشد.  مهم است که بدانیم پژوهشِ ’فلسفه‌ طبیعی‘ با یاری مفهوم تقارن به ما امکان می‌دهد که وحدت غیرقابل رؤیت شده بین علوم مختلف را دوباره نمایان کنیم. و یا حداقل فاصله‌ی ایجاد شده بین رشته‌های علمی گوناگون در طول قرن‌های اخیر، به‌ویژه میان دانش فلسفه و علوم پایه، را با „زدن پل‌های ارتباطی“ (“ پل‌های تقارنی“)، کمتر نمائیم.                                                                                                       

 

چکیده:         

دست‌آوردهای علمی ـ فنی یک قرن گذشته بخوبی نشان می‌دهند که نظریه کوانتوم و نظریه نسبیت (خاص و عام) توان توضیح ساختارها و فعل‌و‌انفعالات کیهان (cosmos ,universe) در اندازه‌های بسیار کوچک (ذرات مادون اتم‌ها) و در اندازه‌های بسیار بزرگ (تقریبا تا انتهای گیتی یا کیهان قابل مشاهده) را دارند. با این حال لازم است بدانیم که میان این دو نظریه تناقض انکارناپذیری وجود دارد. این تناقض از همان ابتدای ظهور نظریه کوانتوم و نظریه نسبیت وجود داشت و کماکان به قوت خود باقیست. یعنی ما نتوانستیم در طول یک قرن تلاش بی‌وقفه آن را برطرف نمائیم. بی‌تردید چنین تناقضی در دانش بنیادی ما معنائی جز آن ندارد که نظریه‌های موجود نمی‌توانند حرف آخر باشند. به بیان دیگر، تناقض میان کوانتوم و نسبیت فقدان شناخت کافی ما از کیهان را آشکار می‌کند.

تلاش یک قرن گذشته‌ی فیزیک‌دان‌ها برای ارائه‌ی یک نظریه عام پایه‌ای، به اصطلاح یک „فرمول جهانشمول“، که توان بازگوئی دست‌آورد‌های موجود، رفع تناقض ذکر شده و پاسخ‌دهی به پرسش‌های ‌بی‌پاسخ مانده در باره‌ی کیهان را داشته باشد تاکنون به نتیجه نرسیده است. آلبرت اینشتین، ورنر هایزنبرگ و فیزیک‌دانان‌ بسیاری دیگر قدم‌هائی را در این راه برداشتند بی‌آن‌که به پاسخ نهائی دست‌یابند. با این حال ما هیچ راهی جز ادامه‌ی جستجو و تحقیق نداریم. یافتن یک نظریه عام پایه‌ای عاری از تضاد ضروری است. چرا که در غیراین‌صورت ما درک درستی از ساختار و عملکرد گیتی نخواهیم داشت. امری که هیچ اندیشمندی، به‌ویژه هیچ فیلسوف جدی، نمی‌تواند خواهان آن باشد.

در این مقاله می‌کوشم نشان دهم که کلید شناخت کیهان، طبق شواهد تجربی و نظری، در گرو بکارگیری تقارن‌هاست. دست‌یابی به یک نظریه عام با یاری تقارن‌ها دور از تصور نیست. نظریه‌ای که کوانتوم و نسبیت را به‌عنوان نظریه‌های خاص دربرگیرد، تناقض میان این دو را برطرف نماید و جوابگوی‌ پرسش‌های بی‌پاسخ‌مان باشد. اما لازمه‌ی اجرای این امر مهم شناخت کافی از مفهوم و عملکرد تقارن‌ است. مفهومی که از هزاران سال پیش توجه فیلسوفان، دانشمندان و هنرمندان (موسیقی، نقاشی، معماری و …) را بخود جلب نموده و در حال حاضر در مرکز پژوهش‌های نظری به‌ویژه علوم پایه قرار دارد.

:متن کامل مقاله بصورت پی دی اف

تقارن: کلید شناخت کیهان

No Comments

Comments are closed.

Share