تصورِ غالب بر این است که „علّت و معلول“ یکی از ویژگیهای اساسی جهان است. به این معنا که علّت همواره پیش از معلول اتفاق می افتد ـ علّت پیش شرط معلول است ـ و نه بلعکس. تصور بر این است که آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد نمیتواند بر آنچه در گذشته رخ داده است تاثیری داشته باشد. این تصور بیان از عدم تقارن میان دو مفهوم علّت و معلول دارد. یعنی، معلول نمیتواند پیش از علّت اتفاق بیافتد. آیا براستی چنین است؟ اگر چنین است آیا دایره اعتبار آن جهانشمول است و یا محدود؟
چکیده
تصورِ غالب بر این است که „علّت و معلول“ یکی از ویژگیهای اساسی جهان است. به این معنا که علّت همواره پیش از معلول اتفاق می افتد ـ علّت پیش شرط معلول است ـ و نه بلعکس. تصور بر این است که آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد نمیتواند بر آنچه در گذشته رخ داده است تاثیری داشته باشد. این تصور بیان از عدم تقارن میان دو مفهوم علّت و معلول دارد. یعنی، معلول نمیتواند پیش از علّت اتفاق بیافتد. آیا براستی چنین است؟ اگر چنین است آیا دایره اعتبار آن جهانشمول است و یا محدود؟
پژوهشهای علمی نشان می دهند که اعتبار „عدم تقارن علّیت“ محدود است و نه جهانشمول؛ محدود به دنیای غیرنسبیتی وغیرکوانتومی. در این محدوده شکستِ تقارنِ علّیت وجود دارد که معلول را پی آمدِ علّت میکند. در نسبیت، فضازمان به ۴ حوزهی مختلف تقسیم میشود. در دنیای کوانتومی و کیهانی درهمتنیده و کواننومی۳ میان علّت و معلول تقارن حاکم است. در این حالتها معلول می تواند پیش و یا پس علّت اتفاق بیافتد. یعنی، علّت پیآمد معلول و بلعکس معلول پیآمد علّت باشد: به معنای همارزی „علّت و معلول“ و „معلول و علّت“، یعنی „تقارن علّیت“!
:متن کامل مقاله بصورت پی دی اف
No Comments
Comments are closed.