ایران به سبب موقعیت ممتاز جغرافیایی و استراتژیکش می تواند نقشی مهم و موثر در پیوند میان آسیا و اروپا ایفا کند، البته اگر بی خردی های سیاسی و دیپلماتیک جناح جنگ طلب ، واپسگرا وچپاولگر حکومت اسلامی که با ژست های ضد آمریکایی و به اصطلاح انقلابی همراه است مهار گردد وراه برای داشتن روابط دیپلماتیک با همه ی کشورهای جهان هموار شود و مناسباتی متعادل ومتوازن و البته مستقل با همه ی قدرت های بزرگ بر قرار گردد . در این صورت ، میهن ما در بازی بزرگ جهانی چند سویه و پیچده کنونی و درروند رو به رشد چند قطبی شدن جهان، از جایگاهی مناسب که تامین گر منافع ملی ماست ، برخوردار خواهد شد.
سرانجام در ماه اوت پس از مدتها انتظار راهبرد جدید آمریکا در افغانستان، از سوی دونالد ترامپ اعلام شد. او گفت که برنامه ی زمانی مشخصی برای خروج نظامیان آمریکایی از افغنستان مطرح نیست و این کشور به تقویت نیروهایش در افغانستان اقدام خواهدکرد و بر شمارآنان خواهد افزود . او هدف از این کار را پشتیبانی از دولت افغانستان و کوشش یرای سرکوب ونابودی تروریستهای القاعده ، داعش و طالبان اعلام کرد و به دولت پاکستان هشدار داد که پشتیبانی این کشور از طالبان وحضور آنان در پاکستان را بر نمی تابدو از پاکستان خواست به تروریستها در این کشور پناه ندهد و به ثبات حکومت افغانستان یاری رساند . ترامپ تاکید کرد که کشورش دیگر نمی تواند در برابر حضور طالبان در پاکستان ساکت بماند. از دیگر نکته های این راهبرد جدید پیام به دولت هند برای ایفای نقش اقتصادی بیشتر در افغانستان بود.ترامپ از همکاری با هند به عنوان بخش مهمی از استراتژی آمریکادر منطقه یاد کرد و به اهمیت همگرایی با این کشوردر اقیانوس آرام اشاره نمود. توجه به این نکته ضروریست که دولت آمریکا نه از سر دلسوزی به مردم افغانستان و تامین منافع این کشور ادامه دخالت نظامی در افغانستان را پی می گیرد بلکه محافل محافظه کار و راست گرا و جنگ طلب آمریکایی برای تامین آماج های استراتژیک و ژئوپلیتیک و تقویت هژمونی و سرکردگی جهانی این کشور که در چند سال گذشته با چالش های جدی روبروشده ودر رقابت با دیگر قدرت های جهانی بویژه چین و روسیه به این اقدام دست یازیده است.
با آنکه اعلام ادامه ماندگاری نظامیان آمریکایی در افغانستان و افزایش احتمالی 3 تا 4 هزار نفره شمار آنها در این طولانی ترین جنگی که ارتش آمریکا – بمدت 16 سال – در آن درگیر است دگرگونی اساسی در سرنوشت این جنگ ایجاد نخواهد کرد اما به سبب وضعیت پیچیده مناسبات بین المللی و در گیری های قدرت های جهانی برسر منطقه های نفوذ، با وا کنش های گسترده ای روبرو شده است. بی تردید کسی فراموش نکرده است که افزایش 30 هزار نفری نظامیان آمریکایی در افغانستان در سال 2009 بدستور اوباما که شمار آنها را به 100000نفر رساند هم نتوانست طالبان و القاعده را در افغانستان ریشه کن کند و با آنکه 8000 نظامی آمریکایی و 5000 نفر از دیگر کشورهای عضو ناتو هنوز در افغانستان بسر میبرند و با طالبان ، داعش و القاعده در جنگ هستند ، 40 درصد خاک افغانستان در اشغال طالبان به مثابه نیروی اصلی مخالف قرار دارد .
جیم ماتیس وزیر دفاع آمریکا در باره راهبرد جدید گفت ، من با دبیرکل ناتووسایر هم پیمانانمان در زمینه افزایش شمار نظامیان در افغانستان گفتگو خواهم کرد . اشتولتن برگ دبیرکل ناتو با پیشتیبانی از سیاست جدید آمریکا گفت که در این زمینه ناتو بصورت نامحدود در کنار آمریکا خواهد ایستاد. ژنرال نیکلسون فرمانده ناتو در افغانستان تاکید کرد که راهبرد جدید دولت آمریکا راه را بر شکست دولت افغانستان از طالبان سد می کند و امکان پیروزی را درنبرد با طالبان وداعش افزایش میدهد و پشتیبانی بیشترجهانی از ارتش افغانستان را امکان پذیر می سازد و طالبان را به پای میز مذاکره می کشاند. اتحادیه اروپا راهبرد آمریکا را گامی به پیش دانست و بروفق خبری از سندی تایمز دولت انگلیس در پی افزایش نیروهایش در افغانستان است. اشرف غنی و بسیاری از سیاستمداران افغانی از سیاست جدید آمریکا شورمندانه استقبال کردند و رئیس جمهور افغانستان شادمانه از آمریکا برای ادامه فعالیت هایش در افغانستان سپاسگزاری کرد. دولت هند هم از راهبرد جدید آمریکا به عنوان تلاش علیه تروریست ها و پشتیبانان مرزی آنها – پاکستان- استقبال کرد واعلام داشت که در نگرانی های مطرح شده از سوی ترامپ شریک است.
چین وپاکستان و روسیه وایران در نخستین واکنشها به مخالفت با طرح ترامپ برخاستند. دولت چین در واکنش به طرح ترامپ در دفاعی جدی از پاکستان به عنوان کشوری که در خط نخست مبارزه با تروریسم قرار دارد و در این راه قربانی های بسیاری داده است پشتیبانی به عمل آورد واز جامعه جهانی خواست تا پاکستان را کشوری ضد تروریسم به حساب آورد. روسیه که پس از سرنگونی حکومت طالبان در سال 2001 تا مدتها توجهی به اوضاع افغانستان نشان نمی داد، در یکی دو سال گذشته با پیچیده تر شدن اوضاع منطقه وجهان ، دخالت مستقیم روسیه در جنگ سوریه ورویارویی با داعش ، ژرفش اختلافات روسیه با اروپا و آمریکا و تنش بیشتر روابط با این کشورها بویژه پس ازالحاق کریمه به روسیه و ژرفش روند شکل گیری قطب بندی های جدید جهانی ، به مساله افغانستان توجه بیشتری نشان داد. در این راستا در آغاز سال جدید به دعوت ومیزبانی دولت روسیه نشستی با شرکت کشورهای چین ،هند ، افغانستان، ایران، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان و پاکستان در مسکو برگزار شد و بحران افغانستان و راه های برون رفت از آن مورد بررسی قرار گرفت. کشورهای شرکت کننده از گروه طالبان خواستند که با پایان بخشی به عملیات نظامی به گفتگوی مستقیم با دولت افغانستان روی آورد. در خواستی که البته بی پاسخ ماند.
روسیه در نخستین واکنش به راهبرد جدید آمریکابا اعلام مخالفت با آن، این طرح را تلاشی برای ادامه ی دخالت آمریکا در افغانستان دانست. وزیر خارجه روسیه در یک نشست خبری درماه اوت گفت ما متاسفیم از اینکه استراتژی جدید آمریکا با اقداماتی برمبنای زور وتحمیل استوار است. او تاکید کرد ، ما اطمینان داریم که این روشی بیهوده است. رکس تیلرسون پیش از این نشست گفته بود که روسیه به طالبان اسلحه می دهد، لاوروف با نادرست خواندن این خبر گفت که روسیه تنها در باره ی مصونیت شهروندان روسیه در افغانستان و تشویق گروه طالبان برای پیوستن به گفتگوی صلح با دولت افغانستان با طالبان در ارتباط است.
دولت ایران هم مخالفت خود را با طرح ترامپ اعلام کرد.
یکی از طرف های اصلی راهبرد جدید آمریکا پاکستان است، کشوری که از زمان سرنگونی دولت محمد داود و دخالت نظامی شوروی در افغانستان تاکنون – نزدیک به چهار دهه – به عنوان متحد آمریکا- اگر نگوییم کار گذار- ، یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در اوضاع نابسامان این کشور بوده است. اتحاد وپیوند آمریکا و پاکستان با قدرت گیری اقتصادی و سیاسی چین و نقشه ی پایه ریزی جاده ی ابریشم نوین وسرمایه گذاری چند ده میلیار دلاری این کشور در پاکستان بویژه در بندر استراتژیک گوادر، آرام آرام با چالش وتنش روبرو شده است. برخورد آمریکا با پاکستان در راهبرد جدید نشانه یی جدی از این تنش و چالش است.
حکومت پاکستان با واکنش های شتابان و غافلگیرانه ای به راهبرد جدید آمریکا پاسخ گفت. مجلس نمایندگان این کشور قطعنامه ای علیه استراتژی آمریکا به تصویب رساند و در آن ضمن تهدید آمیز خواندن موضگیری دونالد ترامپ و فرمانده ارتش آمریکا در افغانستان ،از دولت خواست تا برای رویارویی با این استراتژی اقدامات دپیلماتیک لازم را تدارک ببیند و از دولت های افغانستان و آمریکا خواست که مرزها را بر گروه های نظامی ای که علیه پاکستان به اقدامات تروریستی دست می زنند ببندند.
مجلس سنای پاکستان هم از دولت خواسته است تا برای تدراک اقدام های منطقه ای با کشورهای دوست مشورت کند وبصورت جدی دخالتهای هند در امور پاکستان را مشخص سازد ودر واکنش به اشاره ترامپ به میلیاردها دلار کمک آمریکا به پاکستان از دولت خواست تا گزارشی از میزان کمک های مالی آمریکا به پاکستان تهیه کند و نشان دهد که این کمک ها برای جبران اقدامات پاکستان برای یاری به آمریکا و متحدانش در افغانستان بوده است.
دولت پاکستان اعلام کرد که وزیر خارجه این کشور در ماه سپتامبر برای رایزنی به کشورهای چین ، روسیه ، ترکیه و ایران سفر خواهدکرد.
گروه تروریستی طالبان هم به راهبرد آمریکا واکنش نشان داد و اعلام داشت که که راهبرد جدید به معنای تداوم جنگ است و طالبان همچنان به جنگ علیه آمریکا و متحدانش با سرسختی ادامه خواهد داد. مولوی هبت الله آخند زاده رهبر کنونی طالبان و جانشین ملا عمر در پیامی که چندی پیش انتشار یافت کوشید با تاکید بر اقتدار وجنگجویی طالبان واین که بخش مهمی از افغانساتن زیر چتر حکومت این گروه بسر می برد غیر مستقیم به راهبرد ترامپ پاسخ گوید . او در پیامش حضور نیروهای خارجی را بزرگترین سد بر سر راه صلح در افغانستان قلمداد کرد و صلح با دولت افغانستان را تنها با پایان یافتن اشغال این کشور امکان پذیر دانست.
به رغم واکنش های منفی آغازین چین وروسیه به راهبرد جدید آمریکا ، این دو کشور در نشست سران گروه بریکس که باعضویت چین ،روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی 2 هفته پیش در چین برگزار شد، موضع جدیدی پیش گرفتند. سران گروه بریکس در اطلاعیه خود از گروه های تروریستی مورد حمایت پاکستان به عنوان خطری که امنیت منطقه را تهدید می کند یاد کردند. در اطلاعیه پایانی گروه بریکس از گروه های طالبان ، داعش ، شبکه ی حقانی، القاعده، جنبش اسلامی ترکستان شرقی، لشکر طیبه، گروه تحریک اسلامی ازبکستان ، جیش محمد، تحریک طالبان پاکستان و حزب التحریر به عنوان گروه های تروریستی ای که امنیت اقتصادی منطقه را مختل می کنند ، یاد شد. شاید یکی از علت های چرخش موضع روسیه و چین آن باشد که راهبرد جدید را طرحی از سوی آمریکا برای مبارزه با تروریستها دانسته باشند ونه اقدامی در جهت منافع آمریکا برای مدیریت گروه های تروریست در مرحله های بعدی. این چرخش میتواند نشانگر این هم باشد که روسیه و چین برای میان ودراز مدت فعالیت این گروه های تروریستی را از جمله در پاکستان سد راه ثبات و رشد اقتصادی کشورهای منطقه و بویژه پیشرفت طرح بسیار مهم واستراتژیک جاده ی ابریشم جدید که حکومت چین سرمایه گذار و نقشه پرداز اصلی آنست و روسیه و کشورهای آسیای میانه در زمره ی کشورهایی هستند که 2 مسیر اصلی جده ابریشم از آنها عبور می کند، میدانند . افزون براین شاید چین وروسیه رشد وتقویت این گروه های اسلامی را در شرایطی دیگر تهدیدی برای امنیت سیاسی مناطق مسلمان نشین خود ارزیابی کرده اند.
چنانچه چین وروسیه برتصمیم نشست بریکس استوار بمانند که در آن صورت جمهوری اسلامی هم چاره ای جز همراهی با آنان در مخالفت با طالبان و پشتیبانی پاکستان از این گروه ندارد، برای پاکستان چاره ای جز قطع ویا کاهش جدی پشتیبانی ها از طالبان بر جای نمی ماند و این ضربه ای اساسی بر گروه طالبان وارد خواهد نمود.
برای کشور وملت ایران تضعیف و نابودی گروه های تروریستی اسلامی در منطقه امری مثبت وضروریست زیرا امکان بازی دوسویه ی جناح تندروی راستگرا و جنگ طلب در حکومت ایران با این گروه های سلفی سنی ارتجاعی را از میان بر خواهد داشت و فضای جنگی و ملتهب کنونی در منطقه را تا حدودی تعدیل خواهد کرد و از خطر جنگ و تروریسم در منطقه خواهد کاست . بویژه با توجه به اهمیت جاده ی ابریشم جدید برای اقتصاد و توسعه کشورمان در دهه های آینده وعبور یکی از دوشاخه ی اصلی این جاده از ایران استقرار امنیت در افغانستان و پاکستان به سود مردم ایران خواهد بود. پیشنهاد ترامپ به هند برای همکاری بیشتر که پیامی است استراتژیک و جدا افگنانه از اهمیت بسیاری برخوردار و کوششی است برای دور کردن هند از روسیه و بویژه چین. هند به عنوان دومین کشور پر جمعیت جهان با اقتصادی مهم ورو به گسترش وبازاری بزرگ و قدرتی اتمی که بر هزینه های نظامی اش بصورت چشمگیری می افزاید ،مورد توجه قدرت های بزرگ جهانی و منطقه ای قرار دارد و برخلاف سنت دیرپا و تاریخی اش، آرام آرام به جرگه ی تاثیر گذاران درمعادلات سیاسی منطقه ای و جهانی روی می نهد . عضویت هند در سازمان همکاری شانگهای در کنار روسیه وچین و همچنین عضویتش در سازمان بریکس که از آن در بالا یاد شد، نشانه هایی ازژرفش این روند هستند . جالبست که هند برای ایجاد تعادل در برابر مناسبات استراتژیک و اقتصادی چین وپاکستان ، به گسترش مناسات اقتصادی و استراتژیک با ایران روی آورده است و بندر چابهار ایران را در رقابت با بندر گوادر پاکستان برگزیده و در این زمینه قرارداد های مهمی با جمهوری اسلامی بسته است. به میدان آمدن هند به عنوان یک قدرت مهم اقتصادی ،سیاسی و نظامی ، معادلات نیروها در آسیای جنوب غربی و اساسن غرب آسیا و از این رهگذر مناسبات بین المللی را بسی پیچیده تر وشکننده تر می کند.
ایران به سبب موقعیت ممتاز جغرافیایی و استراتژیکش می تواند نقشی مهم و موثر در پیوند میان آسیا و اروپا ایفا کند، البته اگر بی خردی های سیاسی و دیپلماتیک جناح جنگ طلب ، واپسگرا وچپاولگر حکومت اسلامی که با ژست های ضد آمریکایی و به اصطلاح انقلابی همراه است مهار گردد وراه برای داشتن روابط دیپلماتیک با همه ی کشورهای جهان هموار شود و مناسباتی متعادل ومتوازن و البته مستقل با همه ی قدرت های بزرگ بر قرار گردد . در این صورت ، میهن ما در بازی بزرگ جهانی چند سویه و پیچده کنونی و درروند رو به رشد چند قطبی شدن جهان، از جایگاهی مناسب که تامین گر منافع ملی ماست ، برخوردار خواهد شد.
No Comments
Comments are closed.