رای گیری برای ممنوعیت بورس بازی بر سر مواد غذایی پایه
اشتفان اشمیت
برگردان: آرش برومند

20.01.2016

ژان سیگلر، گزارش گر ویژه سابق سازمان ملل متحد در زمینه حق تغذیه، برای ممنوعیت بورس بازی بر سر مواد غذایی مبارزه می کند. روز 28 فوریه مردم سوئیس در این رابطه در یک نظرخواهی شرکت می جویند.
کشتار روزانه به وسیله گرسنگی یک رسوایی محض در زمان ما است. هر 5 ثانیه یک کودک زیر 10 سال از گرسنگی می میرد.
مشکل، کمبود تولید نیست، بلکه دسترسی به مواد غذایی است. کودکی که بر اثر گرسنگی می میرد، در حقیقت به قتل می رسد.


 

Jean_Ziegler_Boesenspekulanten
www.juso.ch/

ژان سیگلر، روز 28 فوریه قرار است در مورد پیشنهاد یوزو[1] مبنی بر ممنوعیت بورس بازی بر سر مواد غذایی رای گیری شود. این پیشنهاد چه فایده ای دارد؟

کشتار روزانه به وسیله گرسنگی یک رسوایی محض در زمان ما است. هر 5 ثانیه یک کودک زیر 10 سال از گرسنگی می میرد. فائو [سازمان تغذیه و کشاورزی سازمان ملل متحد] می گوید که کشاورزی جهانی می تواند بدون هیچ مشکلی غذای 12 میلیارد انسان را تامین کند. این تقریبن دو برابر شمار جمعیت امروزی جهان بالغ بر 3/7 میلیارد نفر است. مشکل، کمبود تولید نیست، بلکه دسترسی به مواد غذایی است. کودکی که بر اثر گرسنگی می میرد، در حقیقت به قتل می رسد.

دلیل این عدم دسترسی چیست؟

پیش از هر چیز بورس بازی بر سر مواد غذایی پایه، یعنی برنج، غلاّت و ذرت است. این مواد پایه 75% مصرف جهانی مواد غذایی را دربرمی گیرند. بورس بازی قیمت ها را بالا می برد. طبق آمار فائو بهای این مواد غذایی پایه در بازار جهانی بین 2002 تا 2012 دو برابر شده است. 1/1 میلیارد انسان در منطقه های فقیرنشین (Slum) یعنی جایی که مادران با پول بسیار کم می بایست غذای روزانه را تهیه کنند، زندگی می کنند. حال وقتی که بهای مواد غذایی پایه افزایش پیدا کند، این مادران دیگر توان غذا دادن به کودکان شان را ندارند. بر اساس داده های بانک جهانی 69 میلیون انسان صرفن به خاطر افزایش قیمت برنج مرده اند. این نکته یک تراژدی است.

اما آیا بورس بازی تنها دلیل افزایش بهای مواد غذایی است؟

نه، اما مهم ترین آن است. و این بورس بازی امروز کاملن قانونی است. ژنو، امروز پس از آن که لندن مقررات معینی را برقرار کرد، پایتخت جهانی بورس بازی بر سر مواد کشاورزی است. بورس بازان میلیون ها انسان را می کُشند.

بازار کشاورزی محصور شده اروپایی، یک دلیل بسیار مهم تر در رابطه با فلاکت بخش هایی از جهان سوم است.

موافقم، این نیز یک دلیل برای فقر مفرط است. به این مساله باید زمین دزدی در آفریقا و آسیا به وسیله صندوق های پوشش ریسک (Hedge Funds)، بانک های بزرگ و کنسرن های چند ملیتی را نیز اضافه کرد؛ و پیش از هر چیز قرض های خارجی له کننده فقیرترین کشورها. آفریقا تقریبن 1 میلیارد جمعیت دارد و 54 کشور. 37 تا از آنها، کشورهای صرفن کشاورزی اند. در آن جا عملن آبیاری، حیوانات بارکش، وام، بذر اصلاح شده و کود وجود ندارد. در منطقه ساحل[2] در هر هکتار 600 تا 700 کیلوگرم غلات تولید می شود. برای مقایسه می گویم: در اِمِنتال (Emmental) از هر هکتار 10 هزار کیلو غلات برداشت می شود. علت، آن نیست که کشاورز آفریقایی تنبل تر یا نالایق تر از همکارش در اِمِنتال است. حکومت های آفریقایی نمی توانند در کشاورزی سرمایه گذاری کنند، چون پول ندارند و این کشورها به گونه ای ناامید کننده مقروض اند.

بنابراین می بایست به جای ممنوع کردن بورس بازی در سوئیس، قرض های خارجی کشورهای آفریقایی را بخشید.

بله، مسلم است. سوئیس می تواند از این کار پشتیبانی کند. اما نمی کند، چون –مانند همه کشورهای ثروتمند دیگر- به صورت پیگیر از منافع بانک ها دفاع می کند.

در تجارت مواد غذایی معاملات سَلَفِ (future) بورس بازانه رایج و منطقی است. تولید کنندگان، بازرگانان و فروشندگان به این طریق خود را در برابر تلاطم های آنی بها تضمین می کنند.

موافقم. یک تولید کننده بزرگ گندم در آرژانتین از یکسو و یک نانوایی زنجیره ای در ایالات متحد در سوی دیگر می توانند با هم یک قرارداد معامله سَلَف ببندند، هر چند ممکن است این قرارداد عناصر سفته بازی هم داشته باشد. تولید کننده آرژانتینی منافع مشروعی دارد که محصول خود را بفروشد. و صاحب نانوایی زنجیره ای در نیویورک به نفع اش است که مواد اولیه دریافت کند. این قیمت سفته  بازانه کاملن برحق است. در اینجا منافع دوطرفه اقتصادی وجود دارد.

پس مشکل در کجا است؟

بانک ها، صندوق های پوشش ریسک، بورس بازان که به بازار اصلی ربطی ندارند، در این معامله ها دخالت می کنند. بورس بازان هیچگاه حتی یک کالای مشخص را به چشم نمی بینند، آنها تنها کاغذ می خرند و می فروشند، وام می دهند و غیره؛ تنها هدف شان به حداکثر رساندن سود است. معامله های سَلَف موجب بالا رفتن قیمت ها می شود. این کارها از سوئیس انجام می گیرد. جلوی این کار را باید بگیریم.

اما جدا کردن معامله های سَلَف از معامله های بورس بازیِ صرف، کاملن ناممکن است.

بورس بازِ صرف، یک شرکت کننده در بازار است که تنها معامله های مجازی انجام می دهد. یک بورس باز هیچگاه گندم یا برنج را لمس نمی کند. چنین چیزی را به خوبی می توان کنترل کرد.

دولت می بایست یک دیوان سالاری کنترل گر ایجاد کند.

این خیلی مبالغه آمیز است. هر معامله در بورس از لحاظ الکترونیکی ثبت می شود. هر معامله ای را به راحتی می توان کنترل کرد. هر تراکنش (transaction)  را می توان کنترل کرد. قیمت، پورسانتاژ، زمان ها، شرکت کنندگان در معامله همه شناخته شده اند. بازار بورس یک فضای خلأ قانونی نیست. من در این رابطه هیچ مشکلی نمی بینم. این وظیفه اداره نظارت بر بازار بورس است که در اینجا نظم برقرار کند. متن پیشنهادی یوزو به طور مفصل شرح داده که این کار چگونه باید انجام شود.

ممنوعیت بورس بازی تنها در سوئیس، تاثیری بر بهای مواد غذایی ندارد.

ما هر جا که می توانیم باید دست به کاری بزنیم. همینطور در سوئیس. ژنو پایتخت بین المللی معامله های مواد اولیه کشاورزی است. با پذیرش پیشنهاد مورد بحث، هم بورس بازی در خاک سوئیس و هم بورس بازی هدایت شده از خاک سوئیس ممنوع می شود. اما حق با شما است. از این طریق نمی توان مانع بورس بازی در سراسر جهان شد. سوئیس یک دمکراسی کهنسال است. وظیفه اخلاقی ما روشن است.

اما در سوئیس محل های اشتغال و درآمدهای مالیاتی از بین خواهند رفت.

اما نه خیلی زیاد. این اراذل تقریبن هیچ محل کاری در کشورمان ایجاد نمی کنند. هیچ ارزش آفرینی واقعی در اینجا صورت نمی گیرد. حتی از لحاظ مالیاتی نیز اهمیتی ندارند، چون این صندوق های پوشش ریسک اغلب به بهشت های مالیاتی کوچیده اند. ما باید جلوی چیزی که موجب کشتن انسان ها می شود را بگیریم.

منبع: http://www.solothurnerzeitung.ch/schweiz/jean-ziegler-spekulanten-toeten-millionen-129991618


[1]  سازمان «سوسیالیست های جوان» در سوئیس که دارای گرایش سوسیال دمکراتیک است.

[2]  منطقه ای است میان صحرای بزرگ آفریقا و ساوانای سودان قرار گرفته است. این منطقه در شمال آفریقا از اقیانوس اطلس تا دریای سرخ کشیده شده است. نام ساحل برگرفته از واژه عربی ساحل است و علت نامگذاری اش این است که مراتع این منطقه چون ساحلی در کنار شنزارها می مانند.

No Comments

Comments are closed.

Share